آقای عمران

ساخت وبلاگ

قانون روابط موجر و مستاجر ، تاریخ تصویب : 1376/05/26

فصل اول – روابط موجر و مستاجر

ماده 1- از تاریخ لازم الاجرا شدن این قانون، اجاره کلیه اماکن اعم از مسکونی، تجاری، محل کسب و پیشه، اماکن آموزشی، خوابگاههای دانشجویی و ساختمانهای دولتی و نظایر آن که باقرارداد رسمی یا عادی منعقد میشود تابع مقررات قانون مدنی و مقررات مندرج در این قانون و شرایط مقرر بین موجر و مستاجر خواهد بود.

ماده 2- قراردادهای عادی اجاره باید با قید مدت اجاره در دو نسخه تنظیم شود و به امضای موجر و مستاجر برسد و به وسیله دونفر افراد مورد اعتماد طرفین به عنوان شهود گواهی گردد.

ماده 3- پس از انقضای مدت اجاره بنا به تقاضای موجر یا قایم مقام قانونی وی تخلیه عین مستاجره در اجاره با سند رسمی توسط دوایر اجرای ثبت ظرف یک هفته و در اجاره با سند عادی ظرف یک هفته پس از تقدیم تقاضای تخلیه به دستور مقام قضایی در مرجع قضایی توسط ضابطین قوه قضاییه انجام خواهد گرفت.

ماده 4- در صورتی که موجر مبلغی بعنوان ودیعه یا تضمین یا قرض الحسنه ویا سند تعهدآور و مشابه آن از مستاجر دریافت کرده باشد تخلیه و تحویل مورد اجاره به موجر موکول به استرداد سند یا وجه مذکور به مستاجر و یا سپردن آن به دایره اجراست. چنانچه موجر مدعی ورود خسارت به عین مستاجره از ناحیه مستاجر و یا عدم پرداخت مال الاجاره یا بدهی بابت قبوض تلفن، آب، برق و گاز مصرفی بوده و متقاضی جبران خسارات وارده و یا پرداخت بدهی های فوق از محل وجوه یاد شده باشد موظف است همزمان با تودیع وجه یا سند، گواهی دفتر شعبه دادگاه صالح را مبنی بر تسلیم دادخواست مطالبه ضرر و زیان به میزان مورد ادعا به دایره اجرا تحویل نماید. در این صورت دایره اجرا از تسلیم وجه یا سند به مستاجر به همان میزان خودداری و پس از صدور رای دادگاه و کسر مطالبات موجر اقدام به رد آن به مستاجر خواهد کرد.

ماده 5- چنانچه مستاجر در مورد مفاد قرارداد ارایه شده از سوی موجر مدعی هرگونه حقی باشد ضمن اجرای دستور تخلیه شکایت خود را به دادگاه صالح تقدیم و پس از اثبات حق مورد ادعا و نیز جبران خسارات وارده حکم مقتضی صادر می شود.

فصل دوم – سرقفلی

ماده 6 – هرگاه مالک، ملک تجاری خود را به اجاره واگذار نماید می تواند مبلغی را تحت عنوان سرقفلی از مستاجر دریافت نماید. همچنین مستاجر می تواند در اثناء مدت اجاره برای واگذاری حق خود مبلغی را از موجر یا مستاجر دیگر به عنوان سرقفلی دریافت کند، مگر آنکه در ضمن عقد اجاره حق انتقال به غیر از وی سلب شده باشد.

  • تبصره 1 – چنانچه مالک سرقفلی نگرفته باشد و مستاجر با دریافت سرقفلی ملک را به دیگری واگذار نماید پس از پایان مدت اجاره مستاجر اخیر حق مطالبه سرقفلی از مالک را ندارد.
  • تبصره 2 – در صورتی که موجر به طریق صحیح شرعی سرقفلی را به مستاجر منتقل نماید، هنگام تخلیه مستاجر حق مطالبه سرقفلی به قیمت عادله روز را دارد.

ماده 7 – هرگاه ضمن عقد اجاره شرط شود، تا زمانیکه عین مستاجره درتصرف مستاجر باشد مالک حق افزایش اجاره بها و تخلیه عین مستاجره را نداشته باشد و متعهد شود که هر ساله عین مستاجره را به همان مبلغ به او واگذار نماید در اینصورت مستاجر می تواند از موجر و یا مستاجر دیگر مبلغی بعنوان سرقفلی برای اسقاط حقوق خود دریافت نماید.

ماده 8 – هرگاه ضمن عقد اجاره شرط شود که مالک عین مستاجره را به غیر مستاجر اجاره ندهد و هر ساله آنرا به اجاره متعارف به مستاجر متصرف واگذار نماید ، مستاجر می تواند برای اسقاط حق خود و یا تخلیه محل مبلغی را به عنوان سرقفلی مطالبه و دریافت نماید.

ماده 9 – چنانچه مدت اجاره به پایان برسد یا مستاجر سرقفلی به مالک نپرداخته باشد و یا اینکه مستاجر کلیه حقوق ضمن عقد را استیفاء کرده باشد هنگام تخلیه عین مستاجره حق دریافت سرقفلی نخواهد داشت.

ماده 10 – در مواردی که طبق این قانون دریافت سرقفلی مجاز می باشد هرگاه بین طرفین نسبت به میزان آن توافق حاصل نشود با نظر دادگاه تعیین خواهد شد.

تبصره – مطالبه هرگونه وجهی خارج از مقررات فوق در روابط استیجاری ممنوع می باشد.

ماده 11 – اماکنی که قبل از تصویب این قانون به اجاره داده شده از شمول این قانون مستثنی و حسب مورد مشمول مقررات حاکم بر آن خواهند بود.

ماده 12 – آئین نامه اجرایی این قانون ظرف مدت سه ماه توسط وزارتخانه های دادگستری و مسکن و شهرسازی تهیه و به تصویب هیات وزیران خواهد رسید.

ماده 13 – کلیه قوانین و مقررات مغایر با این قانون لغو می شود.

تاریخ تصویب 1376.5.26، تاریخ تایید شورای نگهبان 1376.5.29 ، تاریخ تصویب : 1356/05/02

قانون روابط موجر و مستأجر ، مصوب 1356/5/2

فصل – اول کلیات

ماده 1 – هر محلی که برای سکنی یا کسب یا پیشه یا تجارت یا به منظور جلوگیری اجاره داده شده یا بشود در صورتی که تصرف، متصرف بر حسب تراضی با موجر یا نماینده قانونی او به عنوان اجاره یا صلح منافع و یا هر عنوان دیگری به منظور اجاره باشد اعم از این که نسبت به مورد اجاره سند رسمی یا عادی تنظیم شده یا نشده باشد، مشمول مقررات این قانون است.

ماده 2 – موارد زیر مشمول مقررات این قانون نمی باشد:

  1. تصرف ناشی از معاملات با حق استرداد یا معاملات رهنی.
  2. اراضی مزروعی محصور و غیر محصور و توابع آنها و باغهایی که منظور اصلی از اجاره بهره برداری از محصول آنها باشد.
  3. ساختمانها و محلهایی که به منظور سکونت عرفاً به طور فصلی برای مدتی که از شش ماه تجاوز نکند اجاره داده می شود.
  4. کلیه واحدهای مسکونی واقع در محدوده خدماتی شهرها و در شهرک ها که گواهی خاتمه ساختمانی آنها از تاریخ لازم الاجرا شدن قانون معاملات زمین مصوب سال 1354 (2534 شاهنشاهی) صادر شده و می شود.
  5. خانه های سازمانی و سایر محلهای مسکونی که از طرف وزارتخانه ها و مؤسسات دولتی و وابسته به دولت یا اشخاص اعم از حقیقی یا حقوقی به هم مناسبت شغل در اختیار و استفاده کارکنان آنها قرار می گیرد. در این مورد رابطه متصرف با سازمان یا اشخاص مربوط تابع قوانین و مقررات مخصوص به خود یا قرارداد فی مابین می باشد. هر گاه متصرف خانه یا محل سازمانی که به موجب مقررات یا قرارداد مکلف به تخلیه محل سکونت باشد از تخلیه خودداری کند بر حسب مورد از طرف دادستان یا رییس دادگاه بخش مستقل به او اخطار می شود که ظرف یک ماه محل را تخلیه نماید در صورت امتناع به دستور همان مقام محل مزبور تخلیه شده و تحویل سازمان یا مؤسسه یا اشخاص مربوط داده می شود.

6 – واحدهای مسکونی که پس از اجرای این قانون به اجاره واگذار گردد.

مقاله قانون اجاره ، قانون مالک و مستاجر

فصل دوم – میزان اجاره بها و ترتیب پرداخت آن

ماده 3 – در مواردی که اجاره نامه تنظیم شده باشد میزان اجاره بها همان است که در اجاره نامه قید شده و هر گاه اجاره نامه تنظیم نشده باشد به میزانی است که بین طرفین مقرر و یا عملی شده است و در صورتی که میزان آن معلوم نشود با رعایت مقررات این قانون از طرف دادگاه میزان اجاره بها به نرخ عادله روز تعیین می شود.

ماده 4 – موجر یا مستأجر می تواند به استناد ترقی یا تنزل هزینه زندگی درخواست تجدید نظر نسبت به میزان اجاره بها را بنماید، مشروط به این که مدت اجاره منقضی شده و از تاریخ استفاده مستأجر از عین مستأجره یا از تاریخ مقرر در حکم قطعی که بر تعیین یا تعدیل اجاره بها صادر شده سه سال تمام گذشته باشد، دادگاه با توجه به درصد شاخص کل بهای کالاها و خدمات مصرفی منتشر شده از طرف بانک مرکزی ایران حکم به تعدیل اجاره بها خواهد داد حکم دادگاه در این مورد قطعی است.

ماده 5 – موجر می تواند مابه التفاوت اجاره بها را ضمن دادخواست تعدیل نیز مطالبه نماید. در این صورت دادگاه ضمن صدور حکم راجع به تعدیل، مستأجر را به پرداخت مابه التفاوت از تاریخ تقدیم دادخواست تا روز صدور حکم، محکوم می نماید، دایره اجرا مکلف است خسارت تأخیر تأدیه از تاریخ قطعیت تا تاریخ اجرای حکم را به قرار دوازده درصد در سال احتساب و از مستأجر وصول و به موجر بپردازد مستأجر نیز می تواند ضمن تقاضای تعدیل اجاره بها رد مابه التفاوت پرداخت شده را به انضمام خسارت تأخیر تأدیه به شرح فوق درخواست کند.

  • تبصره – مقررات این ماده در مواردی که دادگاه حکم به تعیین اجاره بها صادر می نماید نیز جاری خواهد بود.

ماده 6 – مستأجر مکلف است در موعد معین در اجاره نامه اجرت المسمی و پس از انقضاء مدت اجاره اجرت المثل را به میزان اجرت المسمی آخر هر ماه اجاری ظرف ده روز به موجر یا نماینده قانونی او بپردازد و هر گاه اجاره نامه ای در بین نباشد اجاره بها را به میزانی که بین طرفین مقرر و یا عملی شده و در صورتی که میزان آن معلوم نباشد به عنوان اجرت المثل مبلغی که متناسب با اجاره املاک مشابه تشخیص می دهد برای هر ماه تا دهم ماه بعد به موجر یا نماینده قانونی او پرداخت یا در صندوق ثبت و یا بانکی که از طرف سازمان ثبت تعیین می شود سپرده و قبض رسید را اگر اجاره نامه رسمی است به دفترخانه تنظیم کننده سند و هر گاه اجاره نامه عادی بوده یا اجاره نامه ای در بین نباشد قبض رسید را با تعیین محل اقامت موجر به یکی از دفاتر رسمی نزدیک ملک تسلیم و رسید دریافت دارد. دفترخانه باید منتهی ظرف ده روز به وسیله اداره ثبت محل مراتب را به موجر یا نماینده قانونی او اخطار کند که برای دریافت وجه تودیع شده به دفترخانه مزبور مراجعه نماید.

مطلب پیشنهادی: صفر تا صد گواهی عدم حضور در دفترخانه

فصل سوم – در تنظیم اجاره نامه

ماده 7 – در مواردی که بین موجر و کسی که ملک را به عنوان مستأجر در تصرف دارد اجاره نامه تنظیم نشده یا اگر تنظیم شده مدت آن منقضی گشته و طرفین راجع به تنظیم اجاره نامه یا تعیین اجاره بها و شرایط آن اختلاف داشته باشند هر یک می تواند برای تعیین اجاره بها ( در مواردی که اجاره نامه در بین نباشد) و تنظیم اجاره نامه به دادگاه مراجعه کند. دادگاه میزان اجاره بها را از تاریخ تقدیم دادخواست تعیین می کند، ولی این امر مانع صدور حکم نسبت به اجرت المثل زمان قبل از تقدیم دادخواست و خسارت تأخیر تأدیه آن نخواهد بود.

  • تبصره 1 – هر گاه از طرف موجر تقاضای تخلیه عین مستأجره شده باشد رسیدگی به درخواست تنظیم اجاره نامه از طرف مستأجر متوقف بر خاتمه دادرسی در موضوع تخلیه خواهد بود این حکم در موردی که از طرف مالک درخواست خلع ید از ملک شده باشد نیز جاری است.
  • تبصره 2 – دریافت وجه بابت اجاره بها از طرف مالک یا موجر دلیل بر تسلیم او به ادعای طرف نخواهد بود.

ماده 8 – دادگاه شرایط اجاره نامه جدید را طبق شرایط مرسوم و متعارف در اجاره نامه ها و شرایط مندرج در اجاره نامه سابق ( در صورتی که قبلاً اجاره نامه تنظیم شده باشد) با رعایت مقررات این قانون تعیین خواهد کرد.

ماده 9 – در تمام مدتی که دادرسی در جریان است مستأجر باید طبق ماده 6 این قانون و شرایط قبلی مال الاجاره را بپردازد و از تاریخ ابلاغ حکم قطعی طرفین مکلفند ظرف یک ماه به ترتیب مقرر در حکم، اجاره نامه تنظیم کنند. هر گاه در این مدت اجاره نامه تنظیم نشود به تقاضای یکی از طرفین دادگاه رونوشت حکم را جهت تنظیم اجاره نامه به دفتر اسناد رسمی ابلاغ و به طرفین اخطار می کند که در روز و ساعت معین برای امضاء اجاره نامه در دفترخانه حاضر شوند، هر گاه موجر حاضر به امضای اجاره نامه نشود نماینده دادگاه اجاره نامه را به مدت یک سال از طرف او امضاء خواهد کرد و اگر مستأجر تا 15 روز از تاریخ تعیین شده حاضر به امضاء نشود دادگاه در صورتی که عذر مستأجر را موجه نداند به تقاضای موجر حکم به تخلیه عین مستأجره صادر می کند و این حکم قطعی است.

ماده 10 – مستأجر نمی تواند منافع مورد اجاره را کلاً یا جزاً یا به نحو اشاعه به غیر انتقال دهد یا واگذار نماید مگر این که کتباً این اختیار به او داده شده باشد. هر گاه مستأجر تمام یا قسمتی از مورد اجاره را به غیر اجاره دهد مالک می تواند در صورت انقضاء مدت یا فسخ اجاره درخواست تنظیم اجاره نامه با هر یک از مستأجرین را بنماید. در صورتی که مستأجر حق انتقال مورد اجاره را به غیر داشته باشد هر یک از مستأجرین نیز می تواند در صورت فسخ و یا انقضای مدت اجاره اصلی درخواست تنظیم اجاره نامه را با مالک یا نماینده قانونی او بنمایند.

ماده 11 – دفاتر اسناد رسمی مکلفند علاوه بر نکاتی که به موجب قوانین و مقررات باید رعایت شود نکات زیر را در اجاره نامه تصریح بنمایند:

  1. شغل موجر و مستأجر و اقامتگاه موجر به طور کامل و مشخص.
  2. نشانی کامل مورد اجاره و قید این که از لحاظ رابطه اجاره این محل اقامتگاه قانونی مستأجر می باشد مگر این که طرفین به ترتیب دیگری تراضی نموده باشند.
  3. عین مستأجره در تصرف کدام یک از طرفین می باشد و در صورتی که در تصرف مستأجر نیست تحویل آن در چه مدت و با چه شرایطی صورت خواهد گرفت.
  4. مهلت مستأجر برای پرداخت اجاره بها منتهی ده روز از تاریخ سررسید هر قسط خواهد بود، مگر این که طرفین به ترتیب دیگری زاید بر این مدت توافق کرده باشند که در این صورت ترتیب مذکور باید در سند قید گردد.
  5. اجاره به منظور سکنی یا کسب یا پیشه یا تجارت با تعیین نوع کسب و پیشه و تجارت و هر گاه به منظور دیگری باشد قید آن به طور صریح.
  6. مستأجر حق انتقال به غیر را کلاً یا جزئاً یا به نحو اشاعه دارد یا خیر.
  7. تعهد مستأجر به پرداخت اجرت المثل پس از انقضاء مدت و یا فسخ اجاره تا موقع تجدید اجاره یا تخلیه ملک به میزان اجرت المسمی.

فصل چهارم – موارد فسخ اجاره و تخلیه عین مستأجره

ماده 12 – در موارد زیر مستأجر می تواند صدور حکم به فسخ اجاره را از دادگاه درخواست کند.

  1. در صورتی که عین مستأجره با اوصافی که در اجاره نامه قید شده منطبق نباشد. (با رعایت ماده 415 قانون مدنی).
  2. اگر در اثنای مدت اجاره عیبی در عین مستأجره حادث شود که آن را از قابلیت انتفاع خارج نموده و رفع عیب مقدور نباشد.
  3. در مواردی که مطابق شرایط اجاره حق فسخ مستأجر تحقق یابد.
  4. در صورت فوت مستأجر در اثناء مدت اجاره و درخواست فسخ اجاره از طرف کلیه ورثه.
  5. هر گاه مورد اجاره کلاً یا جزئاً در معرض خرابی بوده و قابل تعمیر نباشد و یا برای بهداشت و سلامت مضر بوده و باید خراب شود.

ماده 13 – هر گاه مستأجر به علت انقضاء مدت اجاره یا در مواردی که به تقاضای او حکم فسخ اجاره صادر شده مورد اجاره را تخلیه کند و موجر از تحویل گرفتن آن امتناع کند مستأجر مکلف است به وسیله اظهارنامه از موجر یا نماینده قانونی او تقاضا کند که برای تحویل مورد اجاره حاضر شود. در صورتی که موجر ظرف پنج روز از تاریخ ابلاغ اظهارنامه حاضر نگردد مستأجر باید به دادگاه محل وقوع ملک مراجعه و تخلیه کامل مورد اجاره را تأمین دلیل نماید و کلید آن را به دفتر دادگاه تسلیم کند. از این تاریخ رابطه استیجاری قطع می شود و دفتر دادگاه ظرف 24 ساعت به موجر یا نماینده قانونی او اخطار می کند که برای تحویل گرفتن مورد اجاره و دریافت کلید حاضر شود تا زمانی که مستأجر به ترتیب فوق عمل نکرده باشد تعهدات او به موجب مقررات این قانون و شرایط اجاره نامه برقرار است.

ماده 14 – در موارد زیر موجر می تواند حسب مورد صدور حکم فسخ اجاره یا تخلیه را از دادگاه درخواست کند دادگاه ضمن حکم فسخ اجاره دستور تخلیه مورد اجاره را صادر می نماید و این حکم علیه مستأجر یا متصرف اجرا و محل تخلیه خواهد شد.

  1. در موردی که مستأجر مسکن بدون داشتن حق انتقال به غیر در اجاره نامه و یا در موردی که اجاره نامه ای در بین نباشد مورد اجاره را کلاً یا جزئاً به هر صورتی که باشد به غیر واگذار نموده یا عملاً از طریق وکالت یا نمایندگی و غیره در اختیار و استفاده دیگری جز اشخاص تحت الکفاله قانونی خود قرار داده باشد.
  2. در موردی که عین مستأجره به منظور کسب یا پیشه و یا تجارت خود مستأجر اجاره داده شده و مستأجر آن را به عناوینی از قبیل وکالت یا نمایندگی و غیره عملاً به غیر واگذار کند بدون این که طبق ماده 19 این قانون با مستأجر لاحق اجاره نامه تنظیم شده باشد.
  3. در صورتی که در اجاره نامه محل سکنی حق فسخ اجاره هنگام انتقال قطعی شرط شده باشد مشروط به این که خریدار بخواهد شخصاً در مورد اجاره سکونت نماید و یا آن را برای سکونت اولاد یا پدر. یا مادر یا همسر خود تخصیص دهد. در این صورت اگر خریدار تا سه ماه از تاریخ انتقال ملک برای تخلیه مراجعه ننماید درخواست تخلیه به این علت تا انقضای مدت اجاره پذیرفته نمی شود.
  4. در صورتی که مورد اجاره محل سکنی بوده و مالک پس از انقضای مدت اجاره احتیاج به مورد اجاره برای سکونت خود یا اشخاص مذکور در بند فوق داشته باشد.
  5. هر گاه مورد اجاره محل سکنی در معرض خرابی بوده و قابل تعمیر نباشد.
  6. در صورتی که از مورد اجاره محل سکنی بر خلاف منظوری که در اجاره نامه قید شده استفاده گردد.
  7. در مورد محل کسب و پیشه و تجارت هر گاه مورد اجاره برای شغل معینی اجاره داده شده و مستأجر بدون رضای موجر شغل خود را تغییر دهد مگر این که شغل جدید عرفاً مشابه شغل سابق باشد.
  8. در صورتی که مستأجر در مورد اجاره تعدی یا تفریط کرده باشد.
  9. در صورتی که مستأجر در مهلت مقرر در ماده 6 این قانون از پرداخت مال الاجاره یا اجرت المثل خودداری نموده و با ابلاغ اخطار دفترخانه تنظیم کننده سند اجاره یا اظهارنامه ( در موردی که اجاره نامه عادی بوده یا اجاره نامه ای در بین نباشد) ظرف ده روز قسط یا اقساط عقب افتاده را نپردازد. در این مورد اگر اجاره نامه رسمی باشد موجر می تواند از دفترخانه یا اجرای ثبت صدور اجرائیه بر تخلیه و وصول اجاره بها را درخواست نماید. هر گاه پس از صدور اجرائیه مستأجر اجاره بهای عقب افتاده را تودیع کند اجرای ثبت تخلیه را متوقف می کند ولی موجر می تواند به استناد تخلف مستأجر از پرداخت اجاره بها از دادگاه درخواست تخلیه عین مستأجر را بنماید. هر گاه اجاره نامه عادی بوده یا سند اجاره تنظیم نشده باشد موجر می تواند برای تخلیه عین مستأجره و وصول اجاره بها به دادگاه مراجعه کند. در موارد فوق هر گاه مستأجر قبل از صدور حکم دادگاه اضافه بر اجاره بهای معوقه صدی بیست آن را به نفع موجر در صندوق دادگستری تودیع نماید حکم به تخلیه صادر نمی شود و مستأجر به پرداخت خسارت دادرسی محکوم و مبلغ تودیع شده نیز به موجر پرداخت می گردد، ولی هر مستأجر فقط یک بار می تواند از این ارفاق استفاده کند، حکم دادگاه در موارد مذکور در این بند قطعی است.
  • تبصره 1 – در صورتی که مستأجر دو بار ظرف یک سال در اثر اخطار یا اظهارنامه مذکور در بند 9 این ماده اقدام به پرداخت اجاره بها کرده باشد و برای بار سوم اجاره بها را در موعد مقرر به موجر نپردازد و یا در صندوق ثبت تودیع ننماید موجر می تواند با تقدیم دادخواست مستقیماً از دادگاه درخواست تخلیه عین مستأجر را ننماید. حکم دادگاه در این مورد قطعی است.
  • تبصره 2 – در صورتی که مورد اجاره به منظوری غیر از کسب یا پیشه یا تجارت اجاره داده شود از هر حیث تابع مقررات مربوط به اجاره محل سکنی خواهد بود.
  • تبصره 3 – در مورد بند شش این ماده اگر مستأجر مرکز فساد که قانوناً دائر کردن آن ممنوع است در مورد اجاره دایر نماید دادستان علاوه بر انجام وظایف قانونی خود به محض صدور کیفرخواست به درخواست موجر مورد اجاره را در اختیار موجر قرار می دهد.
  • تبصره 4 – در صورتی که مستأجر محل سکنی در شهر محل سکونت خود مالک یک واحد مسکونی باشد موجر حق دارد پس از انقضای مدت اجاره تقاضای تخلیه مورد اجاره را بنماید.

ماده 15 – علاوه بر موارد مذکور در ماده قبل در موارد زیر نیز پس از انقضاء مدت اجاره درخواست تخلیه محل کسب یا پیشه یا تجارت از دادگاه جائز است.

  1. تخلیه به منظور احداث ساختمان جدید مشروط بر این که پروانه ساختمانی یا گواهی شهرداری مربوط ارائه شود. و شهرداریها مکلفند در صورت مراجعه مالک با رعایت مقررات مربوط پروانه ساختمان و یا گواهی مورد نظر را صادر و به مالک تسلیم نمایند.
  2. تخلیه به منظور احتیاج شخص موجر برای کسب یا پیشه یا تجارت.
  3. در صورتی که محل کسب یا پیشه یا تجارت مناسب برای سکنی هم باشد و مالک برای سکونت خود یا اولاد یا پدر یا مادر یا همسر خود درخواست تخلیه نماید.

در موارد سه گانه فوق دادگاه ضمن صدور حکم تخلیه به پرداخت حق کسب یا پیشه یا تجارت نیز حکم خواهد داد.

ماده 16 – در موارد مذکور در ماده قبل و همچنین در موارد مذکور در بند 3 و 4 ماده 14 هر گاه مالک حسب مورد تا شش ماه از تاریخ تخلیه شروع به ساختمان نکند یا حداقل مدت یک سال از محل مورد اجاره به نحوی که ادعا کرده استفاده ننماید به درخواست مستأجر سابق به پرداخت مبلغی معادل یک سال اجاره بها یا اجرت المثل مورد اجاره در حق او محکوم خواهد شد مگر آن که ثابت شود تأخیر شروع ساختمان یا عدم استفاده از مورد اجاره در اثر قوه قاهره یا مبتنی بر علل و جهاتی خارج از اراده مالک بوده است.

  • تبصره – در صورتی که در ملک مورد تخلیه مستأجرین متعددی باشند و موجر تقاضای تخلیه سایر قسمتها را نیز نموده باشد مهلت فوق از تاریخ تخلیه آخرین قسمت شروع خواهد شد.

ماده 17 – در تمام مواردی که تخلیه عین مستأجره در نتیجه اجرای حکم یا به ترتیب مقرر در ماده 13 صورت می گیرد باید از طرف دادگاه به دفترخانه تنظیم کننده سند اجاره اعلام شود تا در ستون ملاحظات ثبت اجاره قید گردد.

فصل پنجم – حق کسب یا پیشه یا تجارت

ماده 18 – میزان حق کسب یا پیشه یا تجارت که در این قانون و قوانین دیگر قید شده است بر مبنای اصول و ضوابطی که آیین نامه آن از طرف وزارتخانه های دادگستری و مسکن و شهرسازی تهیه و به تصویب کمیسیونهای مربوط مجلسین خواهد رسید، تعیین می گردد.

ماده 19 – در صورتی که مستأجر محل کسب یا پیشه یا تجارت به موجب اجاره نامه، حق انتقال به غیر داشته باشد می تواند برای همان شغل یا مشابه آن منافع مورد اجاره را با سند رسمی به دیگری انتقال دهد. هر گاه در اجاره نامه حق انتقال به غیر سلب شده یا اجاره نامه ای در بین نبوده و مالک راضی به انتقال به غیر نباشد باید در مقابل تخلیه مورد اجاره، حق کسب یا پیشه یا تجارت مستأجر را بپردازد والا مستأجر می تواند برای تنظیم سند انتقال به دادگاه مراجعه کند، در این صورت دادگاه حکم به تجویز انتقال منافع مورد اجاره به غیر و تنظیم سند انتقال در دفترخانه تنظیم کننده سند اجاره نامه سابق یا دفترخانه نزدیک ملک ( اگر اجاره نامه رسمی در بین نباشد) صادر و رونوشت آن را به دفترخانه مربوط ارسال می نماید و مراتب را به موجر نیز اعلام خواهد نمود، مستأجر جدید از هر حیث نسبت به تمام شرایط اجاره قائم مقام مستأجر سابق خواهد بود.

هر گاه ظرف شش ماه از تاریخ ابلاغ حکم قطعی منافع مورد اجاره با سند رسمی به مستأجر جدید انتقال داده نشود حکم مزبور ملغی الاثر خواهد بود.

  • تبصره 1 – در صورتی که مستأجر بدون رعایت مقررات این ماده مورد اجاره را به دیگری واگذار نماید موجر حق درخواست تخلیه را خواهد داشت و حکم تخلیه علیه متصرف یا مستأجر اجرا خواهد شد. و در این مورد مستأجر یا متصرف حسب مورد استحقاق دریافت نصف حق کسب یا پیشه یا تجارت را خواهد داشت.
  • تبصره 2 – حق کسب یا پیشه یا تجارت به مستأجر همان محل اختصاص دارد و انتقال آن به مستأجر جدید فقط با تنظیم سند رسمی معتبر خواهد بود.

فصل ششم – تعمیرات

ماده 20 – تعمیرات کلی و اساسی مورد اجاره که مربوط به اصل بنا یا تأسیسات عمده منصوبه در آن از قبیل دستگاههای حرارت مرکزی و تهویه و آسانسور باشد به عهده موجر است و تعمیرات جزئی و همچنین تزئین و تعمیری که مربوط به استفاده بهتر از مورد اجاره باشد با مستأجر خواهد بود.

ماده 21 – رسیدگی به اختلاف بین موجر و مستأجر راجع به تعمیرات با دادگاه است در صورتی که موجر تعمیرات کلی مورد حکم دادگاه را در مهلتی که از طرف دادگاه تعیین می شود انجام ندهد مستأجر می تواند برای فسخ اجاره به دادگاه مراجعه کند یا از دادگاه درخواست کند و به او اجازه داده شود تعمیرات مزبور را با نظارت دائره اجرا انجام داده مخارج آن را حداکثر تا معادل شش ماه اجاره بها به حساب موجر بگذارد.

ماده 22 – هر گاه مستأجر مانع مالک از انجام تعمیرات ضروری شود دادگاه مستأجر را به رفع ممانعت ملزم و مهلت مناسبی برای انجام تعمیرات تعیین می نماید. در صورت ادامه ممانعت دادگاه می تواند حکم به تخلیه موقت بنا برای مدت مذکور بدهد. در هر حال حاضر مستأجر مسئول خسارتی است که در نتیجه ممانعت از تعمیر بنا حاصل شده باشد.

تبصره – رسیدگی به دعاوی مذکور در مادتین 21 و 22 خارج از نوبت و بدون رعایت تشریفات دادرسی صورت خواهد گرفت و حکم دادگاه قطعی است.

ماده 23 – اقامه دعوی تخلیه از طرف موجر مانع رسیدگی به دعوی تعمیرات نیست. هر گاه دادگاه حکم به تخلیه مورد اجاره صادر نموده باشد و حکم مزبور قطعی نباشد حکم الزام به تعمیر در صورت فسخ حکم تخلیه به ترتیب مقرر در ماده 21 قابل اجرا خواهد بود.

ماده 24 – در صورتی که مستأجر در مورد اجاره حق استفاده از انشعاب آب یا برق یا تلفن یا گاز یا تأسیسات حرارت مرکزی یا تهویه یا آسانسور و امثال آن داشته باشد موجر نمی تواند جز در مورد تعمیرات ضروری آن را قطع یا موجبات قطع آن را فراهم نماید مگر این که مستأجر بهای مصرف خود را طبق شرایط اجار آقای عمران...

ما را در سایت آقای عمران دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : سعید mrcivil بازدید : 37 تاريخ : سه شنبه 14 شهريور 1402 ساعت: 15:16

یکی از ضوابط شهرداری‌ها در خصوص مقررات مرتبط با ساختمان، الزامات پیش آمدگی ساختمان است. در واقع به هر نوع از بیرون‌زدگی از نمای ساختمان شامل تغییرات حجمی‌و یا استفاده از سایر عناصر ساختمان پیش‌آمدگی می‌گویند. به صورت کلی 2 نوع پیش آمدگی در ضوابط ملاک عمل است:

اول پیش آمدگی در معابر عمومی‌و دوم پیش آمدگی در محدوده مالکیت

پیش آمدگی در معابر عمومی

 
همین حالا تماس بگیر!
"خدمات حرفه ای پیمانکاری و حقوقی عمران"

برای مشاوره حقوقی و دریافت خدمات پیمانکاری و ساخت و ساز، با شماره زیر تماس حاصل کرده و یا شماره خود را جهت تماس برای ما ارسال نمایید.

 
02166576068
  1. پیش آمدگی در معابر با پهنای کمتر از ۱۲ متر و در معابر موسوم به بزرگراه مجاز نیست.
  2. هیچ گونه لوله کشی و کانال کشی تاسیساتی نباید در جداره خارجی پیش آمدگی طبقات و بام تعبیه شود.
  3. پیش آمدگی زیر زمین ساختمان در خارج از محدوده مالکیت و در معابر عمومی‌ممنوع است.
  4. درگاهی و لبه کف پنجره ؛ نیم ستون چسبیده به دیوار , قرنیز و لوله های آب باران و پله یا شیبراه ورودی با عمق حداکثر ۱۰ سانتی متر در ارتفاع حداقل ۳.۵ متر از کف معبر مجاز است.
  5. پیش آمدگی ساختمان در همکف و طبقات، در خارج از 60% طول مجاز و در داخل زاویه 45درجه، حداکثر به میزان 2 متر بلا مانع است ( رعایت 60% مساحت الزامی‌است ).
  6. پیش آمدگی تا عمق حداکثر ۸۰ سانتی متر در ارتفاع بیش از ۳.۵ متر و فاصله افقی بیش از ۸۰ سانتی متر از معابر عمومی‌با پهنای 12 تا 20 متر مجاز است.
  7. پیش آمدگی تا عمق حداکثر 120 سانتی متر در ارتفاع بیش از ۳.۵ متر و فاصله افقی بیش از ۸۰ سانتی متر از  معابر عمومی‌با پهنای بیش از 20 متر مجاز است.
  8. پیش آمدگی روی پخ دو گذر در محدوده سند مالکیت، به میزان حداکثر 1.5 متر عمود بر پخ و به شرط رعایت 5/3 متر ارتفاع از کف پیاده رو بلامانع است.
  9. ارتفاع پیش آمدگی نسبت به کف پیاده رو، نباید از 5/3 متر کمتر باشد و سطح آن مطابق ضوابط مربوطه جزء تراکم محسوب خواهد شد.
  10. احداث بنا در حد 60 درصد به علاوه دو متر و چگونگی اجرای پخ 45 درجه ارائه نقشه های معماری ساختمان که با پیش آمدگی 60% طول زمین به علاوه 2 متر و بدون رعایت زاویه 45 درجه به شرط ارائه رضایت نامه محضری از مالکین پلاک های مجاور نمی‌باشد.

مطلب پیشنهادی: کارشناسی رسمی دادگستری

ضوابط و قوانین پیش آمدگی ساختمان در گذر

ضوابط پیش آمدگی در تهران

  1. طول پیش آمدگی در گذرهای با عرض 10 تا 20 متر، 80 سانتی متر
  2. طول پیش آمدگی در گذرهای با عرض 25 تا 36 متر، 120 سانتی متر
  3. طول پیش آمدگی در گذرهای با عرض 36 متر و بالاتر، 150 سانتی متر

طریقه محاسبه زیربنا و تراکم پیش آمدگی ها در داخل فضای باز

الف- پیش آمدگی آخرین سقف ساختمان، به عنوان باران گیر، جزء زیربنا محسوب نمی‌گردد.

ب- بالکن ها و تراس های مسقف، تا عمق 3 متر، چنانچه سه طرف آن باز باشد، یک دوم مساحت آن جزء زیربنا محسوب می‌گردد، بدیهی است مازاد بر عمق 3 متر تماما زیربنا محسوب می‌گردد.

ج- در صورتیکه پیش آمدگی سه طرف بسته باشد، دو سوم مساحت آن جزء زیر بنا محاسبه می‌گردد.

مطلب پیشنهادی: الزامات پیش آمدگی ساختمان (پیش آمدگی روی گذر)

پیش آمدگی در محدوده مالکیت

پیش آمدگی طبقات و یا بخشی از آنها از ارتفاع حداقل ۲.۷۰ متر در صورتی که در داخل حدود سطح اشغال اعلام شده از شهرداری باشد مجاز است.

پیش آمدگی سایبان یا بارن گیر بام از حد ساختمان به عمق حداکثر ۸۰ سانتی متر در ارتفاع حداقل ۲.۷۰ متر از کف زمین در صورتی که از حد زمین مجاور حداقل ۸۰ سانتی متر فاصله داشته باشد مجاز است.

آقای عمران...
ما را در سایت آقای عمران دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : سعید mrcivil بازدید : 35 تاريخ : دوشنبه 13 شهريور 1402 ساعت: 13:47

آیین‌نامه اجرایی قانون تملک آپارتمانها

ماده ۱ – مالکیت در آپارتمان های مختلف و محل های پیشه و سکنای یک ساختمان شامل دو قسمت است. مالکیت قسمت های اختصاصی و مالکیت قسمتهای مشترک.
ماده ۲ – قسمتهای مشترک مذکور در این قانون عبارت از قسمتهایی از ساختمان است که حق استفاده از آن منحصر به یک یا چند آپارتمان یا محل پیشه مخصوص نبوده و به کلیه مالکین به نسبت قسمت اختصاصی آنها تعلق می گیرد.

به طور کلی قسمتهایی که برای استفاده اختصاصی تشخیص داده نشده است یا در اسناد مالکیت ملک اختصاصی یک یا چند نفر از مالکین تلقی نشده از قسمتهای مشترک محسوب می شود، مگر آن که تعلق آن به قسمت معینی بر طبق عرف و عادت محل مورد تردید نباشد.
ماده ۳ – حقوق هر مالک در قسمت اختصاصی و حصه او در قسمت های مشترک غیر قابل تفکیک بوده و در صورت انتقال قسمت اختصاصی به هر صورتی که باشد انتقال قسمت مشترک قهری خواهد بود.
ماده ۴- حقوق و تعهدات و همچنین سهم هر یک از مالکان قسمتهای اختصاصی از مخارج قسمتهای مشترک متناسب است با نسبت مساحت قسمت اختصاصی به مجموع مساحت قسمتهای اختصاصی تمام ساختمان به جز هزینه هایی که به دلیل عدم ارتباط با مساحت زیر بنا به نحو مساوی تقسیم خواهد شد.

یا اینکه مالکان ترتیب دیگری را برای تقسیم حقوق و تعهدات و مخارج پیش بینی کرده باشند. پرداخت هزینه های مشترک اعم از اینکه ملک مورد استفاده قرار گیرد یا نگیرد الزامی است.
تبصره ۱- مدیران مجموعه با رعایت مفاد این قانون، میزان سهم هر یک از مالکان یا استفاده کنندگان را تعیین می کند.
تبصره ۲- در صورت موافقت مالکانی که دارای اکثریت مساحت زیربنای اختصاصی ساختمان می باشند هزینه های مشترک بر اساس نرخ معینی که به تصویب مجمع عمومی ساختمان می رسد، حسب زیر بنای اختصاصی هر واحد، محاسبه می شود.

مطلب پیشنهادی: روش محاسبه شارژ ساختمان + نمونه جدول شارژ ساختمان

تبصره ۳- چنانچه چگونگی استقرار حیاط ساختمان یا بالکن یا تراس مجموعه به گونه ای باشد که تنها از یک یا چند واحد مسکونی، امکان دسترسی به آن باشد، هزینه حفظ و نگهداری آن قسمت به عهده استفاده کننده یا استفاده کنندگان است. (اصلاحی و الحاقی بموجب قانون اصلاح قانون تملک آپارتمانها مصوب ۱۳۷۶)

ماده ۵ – انواع شرکتهای موضوع ماده ۲۰ قانون تجارت که به قصد تجارت ساختمان خانه و آپارتمان و محل کسب به منظور سکونت یا پیشه یا اجاره یا فروش تشکیل می شود از انجام سایر معاملات بازرگانی غیر مربوط به کارهای ساختمانی ممنوعند.
ماده ۶ – چنانچه قراردادی بین مالکین یک ساختمان وجود نداشته باشد، کلیه تصمیمات مربوط به اداره و امور مربوط به قسمت های مشترک، به اکثریت آرا مالکینی است که بیش از نصف مساحت تمام قسمت های اختصاصی را مالک باشند.
تبصره – نشانی مالکین برای ارسال کلیه دعوتنامه ها و اعلام تصمیمات مذکور در این قانون همان محل اختصاصی آنها در ساختمان است. مگر این که مالک نشانی دیگری را در همان شهر برای این امر تعیین کرده باشد.
ماده ۷ – هر گاه یک آپارتمان یا یک محل کسب دارای مالکین متعدد باشد، مالکین یا قائم مقام قانونی آنها مکلف اند یک نفر نماینده از طرف خود برای اجرای مقررات این قانون و پرداخت حصه مخارج مشترک تعیین و معرفی نمایند.

در صورتی که اشخاص مزبور به تکلیف فوق عمل نکنند رای اکثریت بقیه مالکین نسبت به تمام معتبر خواهد بود مگر این که عده حاضر کمتر از ثلث مالکین باشد که در این صورت برای یکدفعه تجدید دعوت خواهد شد.
ماده ۸ – در هر ساختمان مشمول مقررات این قانون در صورتی که عده مالکین بیش از سه نفر باشد مجمع عمومی مالکین مکلف اند مدیر یا مدیرانی از بین خود یا از خارج انتخاب نمایند.

طرز انتخاب مدیر از طرف مالکین و وظایف و تعهدات مدیر و امور مربوط به مدت مدیریت و سایر موضوعات مربوطه در آیین نامه این قانون تعیین خواهد شد.
ماده ۹ – هر یک از مالکین می تواند با رعایت مقررات این قانون و سایر مقررات ساختمانی عملیاتی را که برای استفاده بهتری از قسمت اختصاصی خود مفید می داند انجام دهد هیچ یک از مالکین حق ندارند بدون موافقت اکثریت سایر مالکین تغییراتی در محل یا شکل در یا سردر یا نمای خارجی در قسمت اختصاصی خود که در مریی و منظر باشد بدهند.

مطلب پیشنهادی: اجرای نمای ساختمان

ماده ۱۰ – هر کس آپارتمانی را خریداری می نماید به نسبت مساحت قسمت اختصاصی خریداری خود در زمینی که ساختمان روی آن بنا شده یا اختصاص به ساختمان دارد مشاعا سهیم می گردد. مگر آن که مالکیت زمین مزبور به علت وقف یا خالصه بودن یا علل دیگر متعلق به غیر باشد، که در این صورت باید اجور آن را به همان نسبت به پردازد مخارج مربوط به محافظت ملک و جلوگیری از انهدام و اداره و استفاده از اموال و قسمتهای مشترک و به طور کلی مخارجی که جنبه مشترک دارد و یا به علت طبع ساختمان یا تاسیسات آن اقتضا دارد یکجا انجام شود نیز باید به تناسب حصه هر مالک به ترتیبی که در آیین نامه ذکر خواهد شد پرداخت شود هر چند آن مالکان استفاده از آنچه که مخارج برای آن است صرفنظر نماید.
ماده ۱۰مکرر- در صورت امتناع مالک یا استفاده کننده از پرداخت سهم خود از هزینه های مشترک از طرف مدیر یا هیئت مدیران، وسیله اظهارنامه یا ذکر مبلغ بدهی و صورت ریز آن مطالبه می‌شود .
هر گاه مالک یا استفاده کننده ظرف ده روز از تاریخ ابلاغ اظهار نامه سهم بدهی خود را نپردازد، مدیر یا هیئت مدیران می‎‌توانند به تشخیص خود و با توجه به امکانات از دادن خدمات مشترک از قبیل شوفاژ، تهویه مطبوع، آب گرم،  برق، گاز و غیره خودداری کنند.

درصورتیکه مالک و یا استفاده کننده همچنان اقدام به تصفیه حساب ننمایند اداره ثبت محل وقوع آپارتمان به تقاضای مدیر یا هیئت مدیران برای وصول وجه مزبور بر طبق اظهار نامه ابلاغ شده اجرائیه صادر خواهد کرد.

عملیات اجرائی وفق مقررات اجرای اسناد رسمی صورت خواهد گرفت و در هر حال مدیر یا هیئت مدیران موظف می‌باشند که به محض وصول وجوه مورد مطالبه یا ارائه دستور موقت دادگاه نسبت به برقراری مجدد خدمات مشترک فوراً اقدام نمایند.
تبصره ۱- در صورتی که عدم ارائه خدمات مشترک ممکن یا مؤثر نباشد، مدیر یا مدیران مجموعه می توانند به مراجع قضایی شکایت کنند، دادگاهها موظفند این گونه شکایات را خارج از نوبت رسیدگی و واحد بدهکار را از دریافت خدمات دولتی که به مجموع ارائه می شود محروم کنند و تا دو برابر مبلغ بدهی به نفع مجموعه جریمه نمایند.
استفاده مجدد از خدمات موکول به پرداخت هزینه های معوق واحد مربوط بنا به گواهی مدیر یا مدیران و یا به حکم دادگاه و نیز هزینه مربوط به استفاده مجدد خواهد بود. (الحاقی بموجب قانون اصلاح قانون تملک آپارتمانها مصوب ۱۳۷۶)
تبصره ۲- رونوشت مدارک مثبت سمت مدیر یا هیئت مدیران و صورت ریز سهم مالک یا استفاده کننده از هزینه های مشترک و رونوشت اظهار نامه ابلاغ شده به مالک یا استفاده کننده باید ضمیمه تقاضانامه صدور اجرائیه گردد.
تبصره ۳- نظر مدیر یا هیئت مدیران ظرف ده روز پس از ابلاغ اظهار نامه به مالک در دادگاه نخستین محل وقوع آپارتمان قابل اعتراض است، دادگاه خارج از نوبت و بدون رعایت تشریفات آئین دادرسی مدنی به موضوع رسیدگی و رأی می‌دهد که  این رأی قطعی است.

در مواردیکه طبق ماده فوق تصمیم به قطع خدمات مشترک اتخاذ شده و رسیدگی سریع به اعتراض ممکن نباشد دادگاه به محض وصول اعتراض اگر دلایل را قوی تشخیص دهد دستور متوقف گذاردن تصمیم قطع خدمات مشترک را تا صدور رأی خواهد داد.
تبصره ۴- در صورتیکه مالک یا استفاده کننده مجدداً و مکرراً در دادگاه محکوم به پرداخت هزینه های مشترک گردد علاوه بر سایر پرداختی ها مکلف به پرداخت مبلغی معادل مبلغ محکوم بها بعنوان جریمه می‌باشد. (اصلاحی به موجب لایحه قانونی اصلاح قانون الحاق ماده ۱۰ مکرر و دو تبصره به قانون تملک آپارتمانها )
ماده ۱۱ – دولت مکلف است ظرف سه ماه پس از تصویب این قانون، آیین نامه های اجرایی آن را تهیه و بعد از تصویب هیات وزیران به مورد اجرا گذارد. دولت مامور اجرای این قانون است.
ماده ۱۲- دفاتر اسناد رسمی موظف می باشند در هنگام تنظیم هر نوع سند انتقال، اجاره، رهن، صلح، هبه و غیره گواهی مربوط به تسویه حساب هزینه های مشترک را که به تأیید مدیر یا مدیران ساختمان رسیده باشد از مالکین قائم مقام او مطالبه نمایند و یا با موافقت مدیر یا مدیران، تعهد منتقل الیه را به پرداخت بدهی های معوق مالک نسبت به هزینه های موضوع این قانون در سند تنظیمی قید نمایند.

مطلب پیشنهادی: الزام تنظیم سند

ماده ۱۳- در صورتی که به تشخیص سه نفر از کارشناسان رسمی دادگستری عمر مفید ساختمان به پایان رسیده و یا به هر دلیل دیگری ساختمان دچار فرسودگی کلی شده باشد، و بیم خطر یا ضرر مالی و جانی برود و اقلیت مالکان قسمتهای اختصاصی در تجدید بنای آن موافق نباشند، آن دسته از مالکان که قصد بازسازی مجموعه را دارند، می توانند براساس حکم دادگاه، با تأمین مسکن استیجاری مناسب برای مالک یا مالکان که از همکاری خودداری می ورزند نسبت به تجدید بنای مجموعه اقدام نمایند و پس از اتمام عملیات بازسازی و تعیین سهم هر یک از مالکان از بنا و هزینه های انجام شده، سهم مالک یا مالکان یادشده را به اضافه اجوریکه برای مسکن اجاری ایشان پرداخت شده است از اموال آنها از جمله همان واحد استیفا کنند. در صورت عدم توافق در انتخاب کارشناسان، وزارت مسکن و شهرسازی با در خواست مدیر یا هیأت مدیره اقدام به انتخاب کارشناسان یادشده خواهد کرد.
تبصره ۱- مدیر یا مدیران مجموعه به نمایندگی از طرف مالکان می توانند اقدامات موضوع این ماده را انجام دهند.
تبصره ۲- چنانچه مالک خودداری کننده از همکاری اقدام به تخلیه واحد متعلق به خود به منظور تجدید بنا نکند، حسب در خواست مدیر یا مدیران مجموعه، رئیس دادگستری یا رئیس مجتمع قضایی محل با احراز تأمین مسکن مناسب برای وی توسط سایر مالکان ، دستور تخلیه آپارتمان یاد شده را صادر خواهد کرد.
ماده ۱۴- مدیر یا مدیران مکلفند تمام بنا را به عنوان یک واحد در مقابل آتش سوزی بیمه نمایند. سهم هر یک از مالکان به تناسب سطح زیر بنای اختصاصی آنها وسیله مدیر یا مدیران تعیین و از شرکاء اخذ و به بیمه گر پرداخت خواهد شد. در صورت عدم اقدام و بروز آتش سوزی مدیر یا مدیران، مسؤول جبران خسارات وارده می باشند.
ماده ۱۵- ثبت اساسنامه موضوع این قانون الزامی نیست. (الحاقی بموجب قانون اصلاح قانون تملک آپارتمانها مصوب ۱۳۷۶)

تملک آپارتمان

بخش اول‌: قسمتهای مختلف ساختمان‌

فصل اول‌: قسمتهای اختصاصی‌

ماده ۱ ـ قسمتهایی از بنا، اختصاصی تلقی می‌شود که عرفاً برای استفاده انحصاری شریک ملک معین یا قائم مقام او تخصیص‌یافته باشد.
ماده ۲ ـ علاوه بر ثبت اراضی زیربنا و محوطه باغ‌ها و پارک‌های متعلّقه برای مالکیت قسمتهای اختصاصی نیز باید بطور مجزا سند مالکیت صادر شود. مشخصات کامل قسمت اختصاصی‌ از لحاظ حدود طبقه‌، شماره‌، مساحت قسمتهای وابسته‌، ارزش وغیره باید در سند قید گردد.

فصل دوم‌: قسمتهای مشترک‌

ماده ۳ ـ قسمتهایی از ساختمان و اراضی و متعلقات آنها که به‌طور مستقیم و یا غیر مستقیم مورد استفاده تمام شرکاء می‌باشد، قسمتهای مشترک محسوب می‌گردد و نمی‌توان حق انحصاری بر آنها قائل شد.
تبصره ـ گذاردن میز و صندلی و هر نوع اشیای دیگر و همچنین نگهداری حیوانات در قسمتهای مشترک ممنوع است‌.
قسمتهای مشترک در ملکیت مشاع تمام شرکای ملک است‌، هرچند که در قسمتهای اختصاصی واقع شده باشد و یا از آن قسمت ها عبور نماید.
ماده ۴ ـ قسمتهای مشترک مذکور در ماده ۲ قانون تملک ‌آپارتمانها عبارت است از:
الف ـ زمین زیربنا خواه متصل به بنا باشد یا بنا بوسیله پایه روی‌ آن قرار گرفته باشد.
ب ـ تأسیسات قسمتهای مشترک از قبیل چاه آب و پمپ‌، منبع‌آب‌، مرکز حرارت و تهویه‌، رختشوی خانه‌، تابلوهای برِ، کنتورها، تلفن مرکزی‌، انبار عمومی ساختمان‌، اتاق سرایدار در هر قسمت بنا که واقع باشد، دستگاه آسانسور و محل آن‌، چاه‌های فاضلاب‌، لوله‌ها از قبیل (لوله‌های فاضلاب‌، آب‌، برِق ، تلفن ‌، حرارت مرکزی‌، تهویه مطبوع‌، گاز، نفت‌، هواکش‌ها، لوله‌های بخاری‌) گذرگاههای‌ زباله و محل جمع‌آوری آن و غیره‌.
پ ـ اسکلت ساختمان‌.
تبصره ـ جدارهای فاصل‌بین قسمتهای‌اختصاصی‌،مشترک بین‌ آن قسمت ها است‌. مشروط بر اینکه جزء اسکلت ساختمان نباشد.
ت ـ درها و پنجره‌ها، راهروها، پله‌ها، پاگردها، که خارج ازقسمتهای اختصاصی قرار گرفته‌اند.
ث ـ تأسیسات مربوط به راه پله از قبیل وسایل تأمین‌کننده‌ روشنایی‌، تلفن و وسایل اخبار و همچنین تأسیسات مربوط به آنهابه استثنای تلفن‌های اختصاصی‌، شیرهای آتش‌نشانی‌، آسانسور ومحل آن‌، محل اختتام پله و ورود به بام و پله‌های ایمنی‌.
ج ـ بام و کلیه تأسیساتی که برای استفاده عموم شرکاء و یا حفظ ‌بنا در آن احداث گردیده است‌.
ح ـ نمای خارجی ساختمان‌.
خ ـ محوطه ساختمان‌، باغ‌ها و پارکها که جنبه استفاده عمومی‌دارد و در سند اختصاصی نیز ثبت نشده باشد.

بخش دوم‌: اداره امور ساختمان‌

فصل اول‌: مجمع عمومی‌

طرز انتخاب و وظائف و تعهدات مدیر
ماده ۵ ـ در صورتی که تعداد مالکین از سه نفر تجاوز کند، مجمع عمومی مالکین تشکیل می‌شود.
ماده ۶ ـ زمان تشکیل مجمع عمومی مالکین اعم از عادی یافوق العاده‌، در مواردی که توافقنامه‌ای بین مالکین تنظیم نشده است‌ به موجب اکثریت مطلق آرای مالکینی خواهد بود که بیش از نصف‌ مساحت تمام قسمت‌های اختصاصی را مالک باشند و در صورت‌عدم حصول اکثریت مزبور، زمان تشکیل مجمع عمومی با تصمیم‌حداقل سه نفر از مالکین تعیین خواهد شد.
ماده ۷ ـ در اولین جلسه مجمع عمومی‌، ابتدا رئیس مجمع‌عمومی تعیین خواهد شد. و سپس در همان جلسه مدیر یا مدیرانی‌ از بین مالکین و یا اشخاصی خارج انتخاب می‌شود. مجمع‌عمومی مالکین باید لااقل هر سال یک‌بار تشکیل شود.
ماده ۸ ـ برای رسمیت مجمع‌، حضور مالکین بیش از نصف‌ مساحت تمام قسمتهای اختصاصی با نماینده آنان ضروری است‌.
تبصره ـ در صورت عدم حضور اکثریت مندرج در این ماده‌ جلسه برای پانزده روز بعد تجدید خواهد شد، هرگاه در این جلسه‌ هم اکثریت لازم حاصل نگردید جلسه برای پانزده روز بعد تجدید و تصمیمات جلسه اخیر با تصویب اکثریت عده حاضر معتبر است‌.
ماده ۹ ـ کسی که به عنوان نماینده یکی از شرکاء تعیین شده‌ باشد قبل از تشکیل جلسه مجمع عمومی وکالتنامه معتبر خود را به‌مدیر یا مدیران ارائه نماید.
تبصره ـ در صورتی که مالک قسمت اختصاصی‌، شخصیت‌حقوقی باشد نماینده آن طبق قوانین مربوط به شخصیتهای حقوقی‌معرفی خواهد شد.
ماده ۱۰ ـ هرگاه چند نفر، مالک یک قسمت اختصاصی باشند، باید طبق ماده ۷ قانون تملک آپارتمان‌ها از طرف خود یک نفر رابرای شرکت در مجمع عمومی انتخاب و معرفی نمایند.
ماده ۱۱ – مجمع عمومی شرکاء دارای وظایف و اختیارات زیرمی‌باشد:
الف ـ تعیین رئیس مجمع عمومی‌.
ب ـ انتخاب مدیر یا مدیران و رسیدگی به اعمال آنها.
پ ـ اتخاذ تصمیم نسبت به اداره امور ساختمان‌.
ت ـ تصویب گزارش مربوط به درآمد و هزینه‌های سالانه‌.
ث ـ اتخاذ تصمیم در ایجاد اندوخته برای امور مربوط به حفظ و نگهداری و تعمیر بنا.
ج ـ تفویض اختیار به مدیر یا مدیران به منظور انعقاد قراردادهای‌لازم برای اداره ساختمان‌.
ماده ۱۲ ـ کلیه تصمیمات مجمع عمومی شرکاء باید درصورتجلسه نوشته و به وسیله مدیر یا مدیران نگهداری شود.
تبصره ـ تصمیمات متخذه مجمع باید ظرف ده روز به وسیله‌مدیر یا مدیران به شرکاء غایب اطلاع داده شود.
ماده ۱۳ ـ تصمیمات مجمع عمومی بر طبق ماده ۶ قانون برای‌کلیه شرکاء الزام‌آور است‌.

فصل دوم‌: اختیارت و وظایف مدیر یا مدیران‌

ماده ۱۴ ـ مدیر یا مدیران مسؤول حفظ و اداره ساختمان واجرای تصمیمات مجمع عمومی می‌باشند.
ماده ۱۵ ـ اصلاحی مصوب ۲۸/۱۰/۱۳۵۳ ـ تعداد مدیران بایدفرد باشد و مدت مأموریت مدیر یا مدیران دو سال است ولی‌مجمع عمومی می‌تواند این مدت را اضافه کند و انتخاب مجدد مدیر یا مدیران بلامانع خواهد بود.
ماده ۱۶ ـ در صورت استعفا، فوت‌، عزل یا حجر مدیر یا مدیران قبل از انقضای مدت‌، مجمع عمومی فوق العاده‌، به منظورانتخاب جانشین تشکیل خواهد شد.
تبصره ۱ ـ در صورتی که سه نفر یا بیشتر از اعضای هیأت‌مدیره به جهات فوق از هیأت مدیره خارج شوند، مجمع عمومی‌فوِق العاده باید به منظور تجدید انتخاب هیأت مدیره تشکیل گردد.
ماده ۱۷ ـ تصمیمات مدیران با اکثریت آرا معتبر است‌.
ماده ۱۸ ـ مجمع عمومی یک نفر از مدیران را به عنوان خزانه‌دارتعیین می‌نماید. خزانه‌دار دفتر ثبت درآمد و هزینه خواهد داشت که‌به پیوست قبوض و اسناد مربوطه برای تصویب ترازنامه به مجمع‌عمومی تسلیم و ارائه خواهد داد.
ماده ۱۹ ـ مدیر یا مدیران‌، امین شرکاء بوده و نمی‌توانند فرد دیگر را بجای خود انتخاب نمایند.
ماده ۲۰ ـ مدیر یا مدیران مکلفند تمام بنا را به عنوان یک واحد در مقابل آتش‌سوزی بیمه نمایند.
سهم هر شریک از حق بیمه با توجه به ماده ۴ قانون بوسیله‌مدیر، تعیین و از شرکاء اخذ و به بیمه‌گر پرداخت خواهد شد.
ماده ۲۱ ـ مدیر یا مدیران مکلفند میزان هزینه مستمر و مخارج‌ متعلق به هر شریک و نحوه پرداخت آن را قبل یا بعد از پرداخت‌هزینه بوسیله نامه سفارشی به نشانی قسمت اختصاصی یا نشانی‌تعیین شده از طرف شریک به او اعلام نمایند.
ماده ۲۲ ـ در کلیه ساختمانهای مشمول قانون تملک آپارتمانها که بیش از ده (۱۰) آپارتمان داشته باشد، مدیر یا مدیران مکلفندبرای حفظ ونگهداری و همچنین تنظیف قسمتهای مشترک وانجام سایر امور مورد نیاز بنا، دربانی استخدام نمایند.

فصل سوم‌: هزینه‌های مشترک‌

ماده ۲۳ ـ شرکای ساختمان موظفند در پرداخت هزینه‌های‌ مستمر و هزینه‌هایی که برای حفظ و نگهداری قسمتهای مشترک‌بنا مصرف می‌شود، طبق مقررات زیر مشارکت نمایند:
در صورتی که مالکین ترتیب دیگری برای پرداخت هزینه‌های‌ مشترک پیش‌بینی نکرده باشند، سهم هریک از مالکین یا استفاده‌کنندگان از هزینه‌های مشترک آن قسمت که ارتباط با مساحت‌زیربنای قسمت اختصاصی دارد، از قبیل آب‌، گازوئیل‌، آسفالت‌پشت بام و غیره به ترتیب مقرر در ماده ۴ قانون تملک آپارتمانها و سایر مخارج که ارتباطی به میزان مساحت زیربنا ندارد، از قبیل‌هزینه‌های مربوط به سرایدار، نگهبان‌، متصدی آسانسور، هزینه‌ نگهداری تأسیسات‌، باغبان‌، تزیینات قسمتهای مشترک و غیره‌بطور مساوی بین مالکین یا استفاده‌کنندگان تقسیم می‌گردد. تعیین‌سهم هر یک از مالکین یا استفاده‌کنندگان با مدیر یا مدیران می‌باشد.

مطلب پیشنهادی: نمونه قرارداد پیمانکاری تعمیر و نگهداری تاسیسات ساختمان

تبصره ـ چنانچه به موجب اجاره‌نامه یا قرارداد خصوصی‌، پرداخت هزینه‌های مشترک به عهده مالک باشد و مالک از پرداخت‌آن استنکاف نماید، مستأجر می‌تواند از محل مال‌الاجاره هزینه‌های‌مزبور را پرداخت کند. و در صورتی که پرداخت هزینه‌های جاری‌مشترک به عهده استفاده‌کننده باشد و از پرداخت استنکاف کند،مدیر یا مدیران می‌توانند علاوه بر مراجعه به استفاده‌کننده‌، به مالک‌اصلی نیز مراجعه نمایند.
ماده ۲۴ ـ هریک از شرکاء که در مورد سهمیه یا میزان هزینه‌مربوط به سهم خود معترض باشد می‌تواند به مدیر مراجعه وتقاضای رسیدگی نسبت به موضوع را بنماید. در صورت عدم‌ رسیدگی یا رد اعتراض شریک می‌تواند به مراجع صلاحیت‌دارقضائی مراجعه کند.
ماده ۲۵ ـ هزینه‌های مشترک عبارتست از:
الف ـ هزینه‌های لازم برای استفاده‌، حفظ و نگهداری عادی‌ساختمان و تأسیسات و تجهیزات مربوطه‌.
ب ـ هزینه‌های اداری و حق‌الزحمه مدیر یا مدیران‌.

فصل چهارم‌: حفظ و نگهداری تعمیر بنا

ماده ۲۶ ـ در صورتی که بین شرکاء توافق شده باشد که‌هزینه‌های نگهداری یک قسمت از بنا یا هزینه نگهداری و عملیات یک جزء از تأسیسات فقط به عهده بعضی از شرکاء باشد،فقط همین شرکاء ملزم به انجام آن بوده و در تصمیمات مربوط به‌این هزینه‌ها تعیین تکلیف خواهند نمود.
ماده ۲۷ ـ مدیر یا مدیران به ترتیبی که مجمع عمومی تصویب‌می‌کند به‌منظور تأمین هزینه‌های ضروری و فوری‌، وجوهی به‌عنوان تنخواه گردان از شرکاء دریافت دارند.

آقای عمران...
ما را در سایت آقای عمران دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : سعید mrcivil بازدید : 32 تاريخ : شنبه 11 شهريور 1402 ساعت: 14:40

خیلی اوقات با آگهی‌ها و تابلوهایی با عبارت “سرقفلی این ملک واگذار می‌شود” یا “این ملک تجاری به فروش می‌رسد” روبرو می‌شویم که حسب نیاز و قدرت اقتصادی افراد و بسته به اینکه برای چه شغلی انتخاب شود، مورد خرید و فروش واقع می‌شود.

اما باید توجه نمود روابط قراردادی در املاک تجاری اعم از مغازه یا واحد آپارتمانی که دارای کاربری تجاری است، بر سه محور مالک ملک، مالک سرقفلی و مالک منافع که مستأجر نامیده می‌شود، دور می‌زند. با این توصیف هرگاه در یک واحد تجاری بر اثر مرور زمان رونق کسب و کار در حرفه‌ای ایجاد شود، هنگام نقل و انتقال ملک صرف نظر از عین یا منافع آن، حقوقی برای ایجاد کننده آن از جمله شهرت و در مواردی، برند ایجاد می‌شود که در بازار امروزی دارای ارزش اقتصادی است.

حقوق مذکور تحت موضوع حق کسب و پیشه یا تجارت و نیز عنوان سرقفلی که در واقع دو مفهوم جداگانه است، در قوانین جاری به رسمیت شناخته شده و لیکن مهم ترین قانونی که به این امر اختصاص یافته، قانون روابط مؤجر و مستأجر سال 1356 است. این در حالی است که در قانون روابط مؤجر و مستأجر سال 1376 که بر قرارداد‌های فعلی حاکم است، قانونگذار از مسئله حق کسب و پیشه فاصله گرفته و فقط حق سرقفلی را آن هم با حصول شرایطی به رسمیت شناخته است.

از طرف دیگر از آنجایی که از نظر قانون شهرداری تأسیس دفاتر برخی مشاغل در واحدهای مسکونی مجاز شناخته شده مسائل و احکام آن، موضوع این نوشتار می‌باشد که اینک به جزییات آن پرداخته می‌شود.

سرقفلی چیست؟

سرقفلی چیست؟

روابط قراردادی در املاک تجاری اعم از مغازه یا واحد آپارتمانی که دارای کاربری تجاری است، بر سه محور مالک ملک، مالک سرقفلی و مالک منافع که مستأجر نامیده می‌شود، دور می‌زند. سرقفلی وجهی است که هنگام تنظیم قرارداد اجاره به غیر از اجاره بها، از مستأجر گرفته می‌شود، تا محل تجاری واگذار شود.

حق کسب و پیشه و تجارت حقی است که به طور تدریجی و در طول زمان با جذب مشتری و کسب شهرت تجاری برای مستأجر به وجود می‌آید. بنابراین از نظر حقوقی این دو پدیده دارای ماهیتی کاملاٌ متفاوت می‌باشند. در قوانین قبل از سال 1376 هرجا کلمه سرقفلی به کار رفته منظور حق کسب و پیشه یا تجارت بوده است. اما به موجب قانونی که در سال مزبور وضع گردید از آن تاریخ در هر قرارداد اجاره‌ای که درخصوص اماکن تجاری منعقد شود، گرفتن سرقفلی در آن‌ها جایز است اما در شرایط فعلی، دیگر حق کسب و پیشه و تجارت به مستأجر تعلق نمی گیرد.

به موجب قانون سال 1376 هرگاه مالک، ملک تجاری خود را به اجاره واگذار کند می‌تواند مبلغی به عنوان سرقفلی از مستأجر دریافت کند. هم چنین وی نیز می‌تواند در طول مدت اجاره برای واگذاری حق خود مبلغی را از موجر یا مستأجر دیگر به عنوان سرقفلی دریافت کند، مگر آنکه در ضمن عقد اجاره، حق انتقال به غیر از وی سلب شده باشد.

در صورت تغییر شغل محل اجاره تجاری بر خلاف توافق و قرارداد،‌ نه تنها مؤجر می‌تواند تخلیه محل را از مستأجر بخواهد و در صورت خودداری از طریق دادگاه وی را اجبار نماید، بلکه در این صورت نیز هیچ مبلغی از بابت سرقفلی به مستأجر متخلف پرداخت نمی شود.

برابر قانون شهرداری تأسیس دفتر وکالت، دفتر اسناد رسمی و ازدواج و طلاق، مطب و مشاغل وابسته به آن از قبیل رادیولوژی و فیزیوتراپی، دفتر روزنامه و مجله و یا دفتر مهندسی توسط مالک، تجاری محسوب نمی‌شود.

واگذاری انباری و پارکینک نه تنها به افراد غیر عضو ساختمان ممنوع می‌باشد، بلکه اگر با تغییر کاربری به محل کسب تبدیل شود خلاف مقررات شهرداری و در نتیجه تخلف بوده و موضوع در کمیسیون ماده ۱۰۰ طرح و سپس تعطیل خواهد شد.

تفاوت سرقفلی با مالکیت

تفاوتی که بین سرقفلی با مالکیت وجود دارد قابل درک و بسیار راحت تر از باقی موارد است؛ زیرا در سرقفلی، فرد مستاجر برای مدتی منافع یک ملک تجاری را اجاره کرده است و مالک آن شناخته نمی شود برای مثال حق فروش آن را نخواهد داشت.

اما سرقفلی فرق آنچنانی با اجاره ندارد و نوعی اجاره با شرایط بهتر است اما در مالکیت نحوه تصرف متفاوت است و فرد مالک بر خلاف فرد مستاجر می تواند هر تصرفی را در مال خود انجام دهد مانند فروش و رهن و … اما مستاجر چنین حقی را نخواهد داشت.

در واقع اگر چه گفته می شود خریدار سرقفلی اما منظور از آن همان مستاجر است و فرد، منافع را اجاره می کند. مالک همچنان همان شخصی است که ملک از او به سرقفلی گرفته شده است.

تفاوت سرقفلی و حق کسب و پیشه چیست؟

به طور کلی سرقفلی و حق کسب و پیشه و تجارت بعد از انعقاد قرارداد اجاره محل‌های تجاری به وجود می‌آید و در تعریف آن باید گفت سرقفلی وجهی است که هنگام تنظیم قرارداد اجاره به غیر از اجاره بها، از مستأجر گرفته می‌شود، تا محل تجاری واگذار شود. در حالی که حق کسب و پیشه و تجارت حقی است که به طور تدریجی و در طول زمان با جذب مشتری و کسب شهرت تجاری برای مستأجر به وجود می‌آید.

بنابراین از نظر حقوقی این دو پدیده دارای ماهیتی کاملاٌ متفاوت می‌باشند. در قوانین قبل از سال 1376 هرجا کلمه سرقفلی به کار رفته منظور حق کسب و پیشه یا تجارت بوده است. اما به موجب قانونی که در سال مزبور وضع گردید از آن تاریخ در هر قرارداد اجاره‌ای که درخصوص اماکن تجاری منعقد شود، گرفتن سرقفلی در آن‌ها جایز است اما در شرایط فعلی، دیگر حق کسب و پیشه و تجارت به مستأجر تعلق نمی گیرد.

مطابق قوانین جاری سرقفلی در چه مواردی تعلق می‌گیرد؟

به موجب قانون سال 1376 هرگاه مالک، ملک تجاری خود را به اجاره واگذار کند می‌تواند مبلغی به عنوان سرقفلی از مستأجر دریافت کند. هم چنین وی نیز می‌تواند در طول مدت اجاره برای واگذاری حق خود مبلغی را از موجر یا مستأجر دیگر به عنوان سرقفلی دریافت کند، مگر آنکه در ضمن عقد اجاره، حق انتقال به غیر از وی سلب شده باشد.

بعلاوه چنانچه مالک، سرقفلی نگرفته باشد و مستأجر با دریافت سرقفلی ملک را به دیگری واگذار کند، به هنگام تخلیه مستأجر اول حق مطالبه سرقفلی به قیمت عادلانه روز را دارد.

در بخش دیگری از این قانون آمده است، هرگاه ضمن عقد اجاره شرط شود تا زمانی که عین مستأجره در تصرف مستأجر است و در صورتیکه مالک حق افزایش اجاره بها و تخلیه عین مستأجره را نداشته باشد و متعهد شود که هر ساله عین مستأجره را به همان مبلغ به او واگذار کند، در این فرض مستأجر می‌تواند از موجر یا مستأجر دیگر مبلغی به عنوان سرقفلی دریافت کند. همچنین هرگاه ضمن عقد اجاره شرط شود که مالک عین مستأجره را به غیر مستأجر اجاره ندهد و هر ساله آن را به اجاره متعارف به مستأجر متصرف واگذار کند، مستأجر می‌تواند برای دریافت حقوق خود یا تخلیه محل مبلغی را به عنوان سرقفلی مطالبه کند.

چه اقدامات دیگری باعث اسقاط حق کسب و پیشه و سرقفلی می‌شوند؟

تعدی و تفریط؛ تعدی به معنای تجاوز از حدود اذن مالک یا اقدامی غیر متعارف توسط مستأجر و تفریط به معنای عدم انجام تعهدات قراردادی یا متعارف برای حفظ مال دیگری می‌باشد. هم چنین عدم پرداخت اجاره بهاء یکی دیگر از اسباب تخلیه محل کسب می‌باشد. در این صورت مالک ملک می‌تواند با ارسال اظهارنامه‌ای نسبت به درخواست اجاره بهاء اقدام نماید. هرگاه بعد از دو بار ارسال اظهارنامه، مالک سرقفلی برای بار سوم اجاره بهاء را به موقع پرداخت ننماید، مالک ملک می‌تواند نسبت به درخواست اجاره بهاء و تخلیه ملک از طریق دادگاه یا اداره ثبت اقدام نماید.

آیا جهت انتقال واحد تجاری اخذ رضایت مالک شرط است؟

به طور قطع بلی؛ زیرا بر اساس قانون روابط مؤجر و مستأجر سال 1356، اصل بر عدم حق واگذاری و انتقال مورد اجاره به غیر می‌باشد. لیکن مستأجر می‌تواند در قبال پرداخت حق مالکانه مؤجر به مبلغ عرف محل، و اخذ موافقت در این خصوص اقدام نماید. در غیر اینصورت چنانچه مستأجر موضوع اجاره را به دیگری واگذار نماید، موجر حق خواهد داشت از طریق دادگاه صالحه حکم تخلیه علیه متصرف یا مستأجر را به اجرا در آورد، که البته مستأجر یا متصرف حسب مورد استحقاق دریافت نصف حق کسب و پیشه یا تجارت را خواهد داشت‌.

ترکیب و اختیارات کمیسیون ماده 100 چیست؟

این کمیسیون مرکب از سه عضو، یعنی یک نفر نماینده وزارت کشور و یک نفر از اعضای شورای شهر و یک قاضی دادگستری که پس از وصول درخواست شهرداری به طرف مقابل موضوع تخلفات ساختمانی را ابلاغ می‌کند تا ظرف ده ‌روز توضیحات و پاسخ خود را به کمیسیون کتباً اعلام کند. در پی انجام تشریفات مذکور، با حضور نماینده شهرداری بدون آنکه حق رأی داشته باشد موضوع مورد بررسی قرار می‌گیرد. در صورتی که برای کمیسیون ثابت شود که از واحد مسکونی بعنوان محل تجاری استفاده می‌شود با تعیین مهلت مناسب که حداکثر دو ماه خواهد بود در مورد تعطیلی محل مزبور ظرف یک ماه اتخاذ تصمیم می‌کند و این تصمیم به وسیله مأمورین شهرداری اجرا می‌شود.

دائر کردن چه مشاغلی در واحد‌های مسکونی مجاز است؟

برابر قانون شهرداری تأسیس دفتر وکالت، دفتر اسناد رسمی و ازدواج و طلاق، مطب و مشاغل وابسته به آن از قبیل رادیولوژی و فیزیوتراپی، دفتر روزنامه و مجله و یا دفتر مهندسی توسط مالک، تجاری محسوب نمی‌شود. بنابراین استفاده از اماکن مسکونی به ‌منظور راه‌اندازی کلینیک درمانی، آزمایشگاهی، طبی، تزریقات، داروخانه و درمانگاه خصوصی منعی ندارد.

غرفه های شهرداری‌

حکم غرفه‌هایی که توسط شهرداری‌ها اجاره داده می‌شود، چیست؟

به موجب قوانین خاص به شهرداریهای کشور اجازه داده شده نسبت به واگذاری منافع قسمتی از پارکها، میادین و اموال عمومی متعلق به شهرداری به ‌اشخاص حقیقی و حقوقی با رعایت مصالح عمومی و دریافت اجاره بهای مناسب در قالب عقد قرارداد اقدام کنند. این‌گونه قراردادها از شمول مقررات مربوط به روابط مؤجر و مستأجر خارج و صرفاً مشمول مقررات قانون مدنی است.

در این ارتباط ماده واحده مصوب ۳ /۱۲ ۱۳۷۸ مقرر می‌دارد: کلیه اماکن نظیر غرفه و دکه ها، تالارها، غذاها خوری‌ها و سایر اماکن درآمدزا واقع در مراکز اقامتی، سیاحتی و تفریحی تحت نظارت و سرپرستی بنیاد مستعضفان و جانبازان و بنیاد شهید انقلاب اسلا می، سازمان ایرانگردی و جهانگردی و نیروهای مسلح که منافع آن قبل از تصویب قانون روابط مؤجر و مستأجر ۱۳۷۶ تحت هر عنوان به اشخاص حقیقی یا حقوقی واگذار شده است مشمول قانون روابط موجر و مستاجر سال ۱۳۷۶ نخواهد بود.

هم چنین قانون اصلاح لایحه قانونی احداث پایانه‌های مسافربری و ممنوعیت تردد اتومبیل‌های مسافربری برون شهری در داخل شهر تهران نیز حکایت بر آن دارد که واگذاری غرفه‌های پایانه‌ها مشمول مقررات قانون روابط موجر و مستاجر نبوده و حقوق کسب و پیشه برای متصرفین یا متصدیان آن ایجاد نخواهد کرد.

به علاوه، قانون واگذاری و تخلیه اماکن و محل‌ها در فرودگاه‌های کشور مصوب ۷/۲/ ۱۳۵۸ شورای انقلاب نیز حکایت بر آن دارد که: واگذاری اماکن و تاسیسات از قبیل دفتر کار شرکت‌ها و مؤسسات محل رستوران ها، تریا، فروشگاه، غرفه، کیوسک و زمین مشمول مقررات قانون روابط موجر و مستاجر سال ۱۳۵۶ و قانون محاسبات عمومی نبوده و از نظر تخلیه و تغییرات در طی انقضای مدت ‌قرارداد و یا لزوم تخلیه به تقاضای سازمان هواپیمائی در استان، شهرستان محل یا جانشین او دستور تخلیه یا انجام تغییر را صادر می‌نماید. این قانون به موجب ماده ۳ آن عطف به ما سبق شده نسبت به کلیه اماکن و محل‌هائی هم که قبلاً در فرودگاه‌های کشور اجاره داده شده یا در تصرف اشخاص بوده تسری پیدا کرده است.

در نهایت قانون راجع به مستثنی شدن شهرداری تهران در مورد واگذاری قسمتی از پارک‌ها و میادین و اموال عمومی از عرصه و اعیان از شمول قانون مالک و مستاجر مصوب تیر ماه ۱۳۵۹ شورای انقلاب نحوه واگذاری اماکن مذکور را بر اساس قرارداد دانسته و تخلیه نیز تحت شرایطی بنا به تقاضای شهرداری از طریق دادستان انجام خواهد پذیرفت.

سوالات مهم سرقفلی

سوالات مهمی که درباره سرقفلی حتما برای شما ایجاد خواهد شد در ادامه پاسخ داده شده است.

آیا در صورت تنظیم رابطه استیجاری بر مبنای قانون سال ۱۳۷۶ مستأجر حق سرقفلی دارد؟‌

اگر مالک، هنگام عقد قرارداد مبلغی بعنوان سرقفلی از ‌مستاجر دریافت کند، بعد از پایان مدت اجاره و تخلیه مستاجر می‌‌تواند سرقفلی را به نرخ و قیمت ‌عادله روز از مالک دریافت کند. در این خصوص چنانچه بین طرفین اختلاف باشد دادگاه بر اساس نظریه کارشناس، قیمت عادله روز را‌ ‌تعیین می‌کند.

هرگاه در اجاره‌نامه حق انتقال به غیر سلب شده باشد و مالک موافقت با آن نکند، تکلیف مستأجر چیست؟

طبق قانون روابط مؤجر و مستأجر سال 1356چنانچه مطابق قرارداد، حق انتقال سلب شده و یا اجاره‌ نامه‌ای‌ در بین نبوده و مالک راضی به انتقال به غیر نباشد باید در مقابل ‌تخلیه مورد اجاره‌، حق کسب و پیشه یا تجارت مستأجر را بپردازد. در غیر این صورت مستأجر می‌تواند برای تنظیم سند انتقال به دادگاه مراجعه کند، در این صورت دادگاه حکم به تجویز انتقال منافع مورد اجاره به غیر و تنظیم سند انتقال در دفترخانه تنظیم‌ کننده سند اجاره‌نامه سابق یا دفترخانه نزدیک ملک (اگر اجاره‌نامه رسمی در بین نباشد) صادر، و رونوشت آن را به دفترخانه مربوط ارسال می‌نماید و مراتب را به‌ موجر نیز اعلام خواهد نمود.

مطلب پیشنهادی: صفر تا صد گواهی عدم حضور در دفترخانه

مستأجر جدید نیز از هر حیث نسبت به‌ تمام شرایط اجاره قائم مقام مستأجر سابق خواهد بود. البته هرگاه ظرف شش ماه از تاریخ ابلاغ حکم قطعی منافع مورد اجاره‌ با سند رسمی به مستأجر جدید انتقال داده نشود حکم مزبور ملغی‌الاثر خواهد بود.

عدم پایبندی به ممنوع بودن انتقال مورد اجاره به غیر و یا تغییر شغل بدون اجازه مالک، چه آثاری دارد؟

طبق قرارداد‌های مشمول قانون روابط مؤجر و مستأجر سال 1356، در فرض انتقال محل اجاره به مستأجر بعدی، ضمن اینکه حق فسخ اجاره نامه برای مالک به وجود می‌آید، مستأجر استحقاق دریافت نیمی از حق کسب و پیشه را دارد. بعلاوه در صورت تغییر شغل محل اجاره تجاری بر خلاف توافق و قرارداد،‌ نه تنها مؤجر می‌تواند تخلیه محل را از مستأجر بخواهد و در صورت خودداری از طریق دادگاه وی را اجبار نماید، بلکه در این صورت نیز هیچ مبلغی از بابت سرقفلی به مستأجر متخلف پرداخت نمی شود.

اگر مالکی واحد مسکونی خود را به دیگری اجاره دهد و مستأجر از مکان مسکونی برای امور تجاری استفاده کند، چه برخوردی با وی می‌شود؟

با اثبات تخلف از مقررات شهرداری و اقدام برخلاف آنچه در پروانه ساختمانی درخصوص نوع استفاده از ساختمان آمده، چه این عمل توسط مالک و چه مستأجر صورت گیرد موضوع در کمیسیون ماده 100 شهرداری مطرح و نسبت به تعطیلی محل کسب و تجارت اتخاذ تصمیم خواهد شد.

چنانچه تأسیس مشاغل فوق موجب ایجاد مزاحمت برای ساکنین واحد‌های مسکونی شود، چه راه حلی دارد؟

اجازه استفاده از اماکن مسکونی جهت مشاغل مذکور در پاسخ سؤال قبلی منوط به این است که اگر فردی از ساکنان آن ساختمان مسکونی بتواند ایجاد مزاحمت ناشی از فعالیت حرفه‌ای را برای خود و دیگران ثابت کند و این مزاحمت عرفاً غیر قابل تحمل باشد، مانند رفت ‌و آمدهای غیر متعارف، حضور مداوم‌ مراجعین در راه پله ساختمان، سر و صدای غیر قابل ‌تحمل از جانب ایشان، انتقال بیماری به ساکنان ساختمان و…. در این شرایط حکم به تعطیلی واحد کسبی داده خواهد شد.

پارکینگ واحد‌های مسکونی

اگر انباری یا پارکینگ واحد‌های مسکونی برای امور تجاری اجاره داده شود، چه برخوردی می‌شود؟

واگذاری انباری و پارکینک نه تنها به افراد غیر عضو ساختمان ممنوع می‌باشد، بلکه اگر با تغییر کاربری به محل کسب تبدیل شود خلاف مقررات شهرداری و در نتیجه تخلف بوده و موضوع در کمیسیون ماده ۱۰۰ طرح و سپس تعطیل خواهد شد.

ارزش سند رسمی در روابط طرفین قرارداد اجاره واحد‌های تجاری چیست؟

از آنجایی که حق کسب و پیشه یا تجارت به مستأجر همان محل ‌اختصاص دارد و انتقال آن به مستأجر جدید فقط با تنظیم سند رسمی معتبر خواهد بود، لذا از این جهت اهمیت دارد که قرارداد اجاره واحد‌های تجاری، به صورت سند رسمی تنظیم شود.

در صورتیکه مالک از تنظیم سند رسمی سرقفلی امتناع کند چه باید کرد؟

در این فرض مستأجر می‌تواند با هدف عینیت بخشیدن و تثبیت حق سرقفلی به دادگاه حقوقی محل ملک مراجعه و با طرح دعوی الزام به تنظیم سند سرقفلی علیه مالک به حق قانونی خود دست یابد.

آقای عمران...
ما را در سایت آقای عمران دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : سعید mrcivil بازدید : 45 تاريخ : چهارشنبه 8 شهريور 1402 ساعت: 14:04

شماره74893/113 ۱۳۸۹/۱۱/۹

جناب آقای دکتر محمود احمدی‌نژاد، ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران

عطف به نامه‌ شماره 99772/35359 مورخ 24/6/1386 در اجراء اصل یکصد و بیست ‌و سوم (123) قانون اساسی جمهوری ‌اسلامی ایران قانون پیش‌فروش ساختمان که با عنوان لایحه به مجلس شورای اسلامی تقدیم گردیده بود، با تصویب در جلسه علنی روز یکشنبه مورخ 12/10/1389 و تأیید شورای محترم نگهبان به پیوست ابلاغ می‌گردد.

رییس مجلس شورای اسلامی ـ علی لاریجانی

شماره253359 16/11/1389

وزارت دادگستری ـ وزارت مسکن و شهرسازی

قانون پیش‌فروش ساختمان که در جلسه علنی روز یکشنبه مورخ دوازدهم دی ماه یکهزار و سیصد و هشتاد و نه مجلس شورای اسلامی تصویب و در تاریخ 29/10/1389 به تائید شورای نگهبان رسیده و طی نامه شماره 74893/113 مورخ 9/11/1389 مجلس شورای اسلامی واصل گردیده است، به پیوست جهت اجراء ابلاغ می‌گردد.

رییس‌جمهور ـ محمود احمدی‌نژاد

قانون پیش فروش ساختمان

متن قانون پیش‌فروش ساختمان

ماده1ـ هر قراردادی با هر عنوان که به موجب آن، مالک رسمی زمین (پیش‌فروشنده) متعهد به احداث یا تکمیل واحد ساختمانی مشخص در آن زمین شود و واحد ساختمانی مذکور با هر نوع کاربری از ابتدا یا در حین احداث و تکمیل یا پس از اتمام عملیات ساختمانی به مالکیت طرف دیگر قرارداد (پیش‌خریدار) درآید از نظر مقررات این قانون « قرارداد پیش‌فروش ساختمان» محسوب می‌شود.

  • تبصره: اشخاص ذیل نیز می‌توانند در چهارچوب این قانون و قراردادی که به‌موجب آن زمینی در اختیارشان قرار می‌گیرد اقدام به پیش‌فروش ساختمان نمایند:
  1. سرمایه‌گذارانی که در ازاء سرمایه‌گذاری از طریق احداث بناء بر روی زمین متعلق به دیگری، واحدهای ساختمانی مشخصی از بناء احداثی بر روی آن زمین، ضمن عقد و به‌موجب سند رسمی به آنان اختصاص می‌یابد.
  2. مستأجرین اراضی اعم از ملکی، دولتی، موقوفه که به‌موجب سند رسمی حق احداث بنا بر روی عین مستأجره را دارند.

ماده2ـ در قرارداد پیش‌فروش باید حداقل به موارد زیر تصریح شود:

  1. اسم و مشخصات طرفین قرارداد اعم از حقیقی یا حقوقی
  2. پلاک و مشخصات ثبتی و نشانی وقوع ملک
  3. اوصاف و امکانات واحد ساختمانی مورد معامله مانند مساحت اعیانی، تعداد اتاقها، شماره طبقه، شماره واحد، توقفگاه (پارکینگ) و انباری
  4. مشخصات فنی و معماری ساختمانی که واحد در آن احداث می‌شود مانند موقعیت، کاربری و مساحت کل عرصه و زیربنا، تعداد طبقات و کل واحدها، نما، نوع مصالح مصرفی ساختمان، سیستم گرمایش و سرمایش و قسمتهای مشترک و سایر مواردی که در پروانه ساخت و شناسنامه فنی هر واحد قید شده یا عرفاً در قیمت مؤثر است.
  5. بها یا عوض در قراردادهای معوض، تعداد اقساط و نحوه پرداخت
  6. شماره قبوض اقساطی برای بها، تحویل و انتقال قطعی
  7. زمان تحویل واحد ساختمانی پیش‌فروش‌شده و تنظیم سند رسمی انتقال قطعی
  8. تعیین تکلیف راجع به خسارات، تضمینها و قرارداد بیمه‌ای، تغییر قیمت و تغییر مشخصات مورد معامله
  9. تعهدات پیش‌فروشنده به مرجع صادرکننده پروانه و سایر مراجع قانونی
  10. معرفی داوران
  11. احکام مذکور در مواد (6)، (7) و (8) و تبصره آن، (9)، (11)، (12)، (14)، (16) و (20) این قانون

ماده3ـ قرارداد پیش‌فروش و نیز قرارداد واگذاری حقوق و تعهدات ناشی از آن باید با رعایت ماده (2) این قانون از طریق تنظیم سند رسمی نزد دفاتر اسناد رسمی و با درج در سند مالکیت و ارسال خلاصه آن به اداره ثبت محل صورت گیرد.


ماده4ـ تنظیم قرارداد پیش‌فروش منوط به ارائه مدارک زیر است:

  1. سند رسمی مالکیت یا سند رسمی اجاره با حق احداث بناء یا قرارداد رسمی حاکی از این‌که مورد معامله در ازاء سرمایه‌گذاری با حق فروش از طریق احداث بناء بر روی عرصه به پیش‌فروشنده اختصاص یافته است.
  2. پروانه ساخت کل ساختمان و شناسنامه فنی مستقل برای هر واحد
  3. بیمه‌نامه مربوط به مسؤولیت موضوع ماده (9) این قانون
  4. تأییدیه مهندس ناظر ساختمان مبنی بر پایان عملیات پی ساختمان
  5. پاسخ استعلام از اداره ثبت اسناد و املاک محل وقوع ملک

تبصره: در مجموعه‌های احداثی که پیش‌فروشنده تعهداتی در برابر مرجع صادرکننده پروانه از قبیل آماده‌سازی و انجام فضاهای عمومی و خدماتی با پرداخت حقوق دولتی و عمومی و نظارت آن دارد، اجازه پیش‌فروش واحدهای مذکور منوط به حداقل سی‌درصد (30%) پیشرفت در انجام سرجمع تعهدات مربوط و تأیید آن توسط مرجع صادرکننده پروانه می‌باشد.


ماده5 ـ تنظیم قرارداد پیش‌فروش و واگذاری حقوق و تعهدات ناشی از آن نزد دفاتر اسناد رسمی با پرداخت حق‌الثبت و بدون ارائه گواهی مالیاتی صرفاً در قبال پرداخت حق‌التحریر طبق تعرفه خاص قوه قضائیه صورت می‌گیرد.


ماده6 ـ چنانچه پیش‌فروشنده در تاریخ مقرر در قرارداد واحد پیش‌فروش‌شده را تحویل پیش‌خریدار ندهد و یا به تعهدات خود عمل ‌ننماید علاوه بر اجراء بند(9) ماده (2) این قانون مکلف است به شرح زیر جریمه تأخیر به پیش‌خریدار بپردازد مگر این‌که به مبالغ بیشتری به نفع پیش‌خریدار توافق نمایند. اجراء مقررات این ماده مانع از اعمال خیارات برای پیش‌خریدار نیست.

  1. درصورتی که واحد پیش‌فروش‌شده و بخش‌های اختصاصی نظیر توقفگاه (پارکینگ) و انباری در زمان مقرر قابل بهره‌برداری نباشد، تا زمان تحویل واحد به پیش‌خریدار، معادل اجرت‌المثل بخش تحویل‌نشده
  2. درصورت عدم انجام تعهدات در قسمتهای مشاعی، روزانه به میزان نیم‌درصد (5/0%) بهای روز تعهدات انجام‌نشده به میزان قدرالسهم پیش‌خریدار
  3. درصورت عدم انجام تعهدات در قسمتهای خدمات عمومی موضوع بند (9) ماده (2) این قانون از قبیل خیابان، فضای سبز، مساجد، مدارس و امثال آن روزانه به میزان یک در هزار بهای روز تعهدات انجام شده به میزان قدرالسهم پیش‌خریدار
  4. درصورت عدم اقدام به موقع به سند رسمی انتقال، روزانه به میزان یک در هزار مبلغ قرارداد

ماده7ـ درصورتی که مساحت بناء براساس صورت مجلس تفکیکی، کمتر یا بیشتر از مقدار مشخص شده در قرارداد باشد، مابه‌التفاوت براساس نرخ مندرج در قرارداد مورد محاسبه قرار خواهد گرفت.

  • چنانچه مساحت بنا تا پنج درصد (5%) افزون بر زیربنای مقرر در قرارداد باشد، هیچکدام از طرفین حق فسخ قرارداد را ندارند و در صورتی‌که بیش از پنج درصد (5%) باشد صرفاً خریدار حق فسخ قرارداد را دارد.
  • چنانچه مساحت واحد تحویل‌شده کمتر از نود و پنج درصد (95%) مقدار توافق‌شده باشد پیش‌خریدار حق فسخ قرارداد را دارد یا می‌تواند خسارت وارده را بر پایه قیمت روز بناء و براساس نظر کارشناسی از پیش‌فروشنده مطالبه کند.

ماده8 ـ در تمامی مواردی که به دلیل تخلف پیش‌فروشنده، پیش‌خریدار حق فسخ خود را اعمال می‌نماید، پیش‌فروشنده باید خسارت وارده را بر مبناء مصالحه طرفین یا برآورد کارشناس مرضی‌الطرفین به پیش‌خریدار بپردازد.

  • تبصره: درصورت عدم توافق طرفین، پیش‌فروشنده باید تمام مبالغ پرداختی را براساس قیمت روز بناء، طبق نظر کارشناس منتخب مراجع قضائی همراه سایر خسارات قانونی به پیش‌خریدار مسترد نماید.

ماده9ـ پیش‌فروشنده در قبال خسارات ناشی از عیب بناء و تجهیزات آن و نیز خسارات ناشی از عدم رعایت ضوابط قانونی، در برابر پیش‌خریدار و اشخاص ثالث مسئول است و باید مسؤولیت خود را از این جهت بیمه نماید. چنانچه میزان خسارت وارده بیش از مبلغی باشد که از طریق بیمه پرداخت می‌شود، پیش‌فروشنده ضامن پرداخت مابه‌التفاوت خسارت وارده خواهد بود.


ماده10ـ درمواردی که بانکها به پیش‌خریداران براساس قرارداد پیش‌فروش، تسهیلات خرید می‌دهند، وجه تسهیلات از طرف پیش‌خریدار توسط بانک به حساب پیش‌فروشنده واریز و مالکیت عرصه به نسبت سهم واحد پیش‌خریداری‌شده و نیز حقوق پیش‌خریدار نسبت به آن واحد به عنوان تضمین أخذ می‌گردد.

این ماده قانونی یکی از مهمترین موادی است که در قانون پیش فروش ساختمان ذکر شده، برای تفسیر این قانون می توان گفت چنانچه اقساط از طرف خریدار پرداخت نشود و هیچ سازه ای هم ساخته نشود، بانک در زمین آن ملک شریک خواهد شد. به بیانی بسیار روشن می توان گفت بانک هیچگاه مسیری را طی نخواهد کرد که در ضرر باشد!


ماده11ـ در پیش‌فروش ساختمان نحوه پرداخت اقساط بهای مورد قرارداد توافق طرفین خواهد بود، ولی حداقل ده درصد (10%) از بها همزمان با تنظیم سند قطعی قابل‌وصول خواهد بود و طرفین نمی‌توانند برخلاف آن توافق کنند.


ماده12ـ درصورتی که عملیات ساختمانی متناسب با مفاد قرارداد پیشرفت‌نداشته باشد، پیش‌خریدار می‌تواند پرداخت اقساط را منوط به ارائه تأییدیه مهندس ناظر مبنی بر تحقق پیشرفت از سوی پیش‌فروشنده نماید و مهندس ناظر مکلف است به تقاضای هریک از طرفین ظرف یک‌ماه گزارش پیشرفت کار را ارائه نماید.


ماده13ـ پیش‌خریدار به نسبت اقساط پرداختی یا عوض قراردادی، مالک ملک پیش‌فروش‌شده می‌گردد و در پایان مدت قرارداد پیش‌فروش و اتمام ساختمان، با تأیید مهندس ‌ناظر درصورتی‌که تمام اقساط را پرداخت یا عوض‌قراردادی را تحویل ‌داده باشد، با ارائه مدارک مبنی بر ایفاء تعهدات، می‌تواند با مراجعه به یکی از دفاتر اسناد رسمی، تنظیم سند رسمی انتقال به نام خود را درخواست نماید.

چنانچه پیش‌فروشنده حداکثر ظرف ده روز پس از اعلام دفترخانه از انتقال رسمی مال پیش‌فروش‌شده خودداری نماید، دفترخانه با تصریح مراتب مبادرت به تنظیم سند رسمی به نام پیش‌خریدار یا قائم مقام وی می‌نماید. اداره ثبت اسناد و املاک محل وقوع ملک مکلف است به تقاضای ذی‌نفع نسبت به تفکیک و یا افراز ملک پیش‌فروش شده اقدام نماید.


ماده14ـ درصورت انجام کامل تعهدات از سوی پیش‌خریدار چنانچه پیش‌فروشنده تا زمان انقضاء مدت قرارداد موفق به تکمیل پروژه نگردد، با تأیید مهندس ‌ناظر ساختمان مبنی ‌بر این‌که صرفاً اقدامات جزئی تا تکمیل پروژه باقیمانده است (کمتر از ده درصد «10%» پیشرفت فیزیکی مانده باشد)، پیش‌خریدار می‌تواند با قبول تکمیل باقی قرارداد به دفتر اسناد رسمی مراجعه نماید و خواستار تنظیم سند رسمی به قدرالسهم خود گردد.

حقوق دولتی و هزینه‌هایی که طبق مقررات بر عهده پیش‌فروشنده بوده و توسط پیش‌خریدار پرداخت می‌گردد مانع از استیفاء مبلغ هزینه‌شده از محل ماده (11) و غیره با کسب نظر هیأت داوری مندرج در ماده (20) این قانون نخواهد بود.


ماده15ـ عرصه و اعیان واحد پیش‌فروش شده و نیز اقساط و وجوه وصول و یا تعهد شده بابت آن، قبل از انتقال رسمی واحد پیش‌فروش‌شده به پیش‌خریدار قابل توقیف و تأمین به نفع پیش‌فروشنده یا طلبکار او نیست.

این مورد به خصوص در ترکیب با قراردادهای مشارکت در ساخت بسیار حائز اهمیت است. در صورت پیش فروش در قراردادهای مشارکت در ساخت، مالکین نمیتوانند واحد سازنده را که پیش فروش شده است ضبط نمایند.


ماده16ـ درصورت عدم پرداخت اقساط بها یا عوض قراردادی در مواعد مقرر، پیش‌فروشنده باید مراتب را کتباً به دفترخانه تنظیم‌کننده سند اعلام کند. دفترخانه مکلف است ظرف مهلت یک هفته به پیش‌خریدار اخطار نماید تا ظرف یک ماه نسبت به پرداخت اقساط معوقه اقدام نماید در غیر این‌صورت پیش‌فروشنده حق فسخ قرارداد را خواهد داشت.


ماده17ـ واگذاری تمام یا بخشی از حقوق و تعهدات پیش‌فروشنده نسبت به واحد پیش‌فروش شده و عرصه آن پس از اخذ رضایت همه پیش‌خریداران یا قائم‌مقام قانونی آنها بلامانع است.


ماده18ـ درصورت انتقال حقوق و تعهدات پیش‌خریدار نسبت به واحد پیش‌فروش‌شده بدون رضایت پیش‌فروشنده، پیش‌خریدار عهده‌دار پرداخت بها یا عوض قرارداد خواهد بود.


ماده19ـ پس از انتقال قطعی واحد پیش‌فروش شده و انجام کلیه تعهدات، قرارداد پیش‌فروش از درجه اعتبار ساقط و طرفین ملزم به اعاده آن به دفترخانه می‌باشند.


ماده20ـ کلیه اختلافات ناشی از تعبیر، تفسیر و اجراء مفاد قرارداد پیش‌فروش توسط هیأت داوران متشکل از یک داور از سوی خریدار و یک داور از سوی فروشنده و یک داور مرضی‌الطرفین و در صورت عدم توافق بر داور مرضی‌الطرفین یک داور با معرفی رئیس دادگستری شهرستان مربوطه انجام می‌پذیرد. درصورت نیاز داوران می‌توانند از نظر کارشناسان رسمی محل استفاده نماید. آئین‌نامه اجرائی این ماده توسط وزارت مسکن و شهرسازی و وزارت دادگستری تهیه و به تأیید هیأت وزیران خواهد رسید. داوری موضوع این قانون تابع مقررات آئین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب خواهد بود.


ماده21ـ پیش‌فروشنده باید قبل از هرگونه اقدام جهت تبلیغ و آگهی پیش‌فروش به هر طریق از جمله درج در مطبوعات و پایگاههای اطلاع‌رسانی و سایر رسانه‌های گروهی و نصب در اماکن و غیره، مجوز انتشار آگهی را از مراجع ذی‌صلاح که در آئین‌نامه اجرائی این قانون مشخص می‌شود أخذ و ضمیمه درخواست آگهی به مطبوعات و رسانه‌های یادشده ارائه نماید. شماره و تاریخ این مجوز باید در آگهی درج و به اطلاع عموم رسانده شود.

مطبوعات و رسانه‌ها قبل از دریافت مجوز یادشده حق درج و انتشار آگهی پیش‌فروش را ندارند. در غیر این صورت به توقیف به مدت حداکثر دو ماه و جزاء نقدی از ده میلیون (10.000.000) ریال تا یکصد میلیون (100.000.000) ریال و در صورت تکرار به حداکثر مجازات محکوم خواهند شد.


ماده22ـ شهرداری‌ها مکلفند هنگام صدور پروانه ساختمان برای هر واحد نیز شناسنامه فنی مستقل با ذکر مشخصات کامل و ملحقات و سایر حقوق با شماره مسلسل صادر و به متقاضی تسلیم نمایند.


ماده23ـ اشخاصی که بدون تنظیم سند رسمی اقدام به پیش‌فروش ساختمان یا بدون اخذ مجوز اقدام به درج یا انتشار آگهی نمایند، به حبس از نود و یک روز تا یک‌سال یا جزاء نقدی به میزان دو تا چهار برابر وجوه و اموال دریافتی محکوم می‌شوند.

  • تبصره: جرائم مذکور در این ماده تعقیب نمی‌شود مگر با شکایت شاکی خصوصی یا وزارت مسکن و شهرسازی و با گذشت شاکی، تعقیب یا اجراء آن موقوف می‌شود.

ماده24ـ مشاوران املاک باید پس از انجام مذاکرات مقدماتی، طرفین را جهت تنظیم سند رسمی قرارداد پیش‌فروش به یکی از دفاتر اسناد رسمی دلالت نمایند و نمی‌توانند رأساً مبادرت به تنظیم قرارداد پیش‌فروش نمایند. در غیراین‌صورت برای بار اول تا یک‌سال و برای بار دوم تا دو سال تعلیق پروانه کسب و برای بار سوم به ابطال پروانه کسب محکوم می‌شوند.


ماده25ـ آئین‌نامه اجرائی این قانون ظرف سه ماه از تاریخ تصویب توسط وزارت دادگستری با همکاری وزارت مسکن و شهرسازی و سازمان ثبت اسناد و املاک کشور تهیه و پس از تأیید رئیس قوه قضائیه به تصویب هیأت وزیران خواهد رسید.


قانون فوق مشتمل بر بیست و پنج ماده و چهار تبصره در جلسه علنی روز یکشنبه مورخ دوازدهم دی‌ماه یکهزار و سیصد و هشتاد و نه مجلس شورای اسلامی تصویب و در تاریخ 29/10/1389 به تأیید شورای نگهبان رسید.

رییس مجلس شورای اسلامی ـ علی لاریجانی

منبع مقاله: وب سایت مجلس

آقای عمران...
ما را در سایت آقای عمران دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : سعید mrcivil بازدید : 39 تاريخ : سه شنبه 7 شهريور 1402 ساعت: 15:53

قرارداد قالب بندی ساختمان‌های بتنی به صورت مفصل در این مقاله مورد بحث و بررسی قرار خواهد گرفت. هنگام تنظیم قرارداد پیمانکاری قالب بندی باید ابتدا طرفین قرارداد به طور دقیق تعیین شده و رابطه آنها با یکدیگر نیز کاملا تبیین شود. طرفین قرارداد ممکن است اشخاص حقیقی و یا حقوقی باشند که حضور نمایندگان قانونی اشخاص حقوقی ضرورت دارد. طرفین قرارداد باید مدارک احراز هویت یکدیگر را کنترل نموده و توصیه می‌شود حتما یک نسخه کپی از آن برای خود نگاه دارند. اگر یکی از طرفین قرارداد (یا هردو طرف) شخص حقوقی باشد، کنترل مدارک (مدارک نمایندگی و حدود اختیارات وی) اهمیت بسیار بالاتری دارد.

نمونه قرارداد قالب بندی بتن (پیمانکاری)

نمونه متن تعیین طرفین قرارداد قالب بندی در ادامه آمده است:

قالب فلزی

1. طرفین قرارداد قالب بندی بتن

۱- مشخصات کارفرما:
آقا/ خانم/ شرکت …………..… به مدیریت/ نمایندگی ………..… به شماره ملّی/ شماره ثبتی ………..… به نشانی ……..……..…….. شماره تلفن ثابت ………..…. و شماره همراه ………..…. می‌باشد.
۲- مشخصات پیمانکار:
آقا/ خانم/ شرکت …………..… به مدیریت/ نمایندگی ……..…… به شماره ملّی/ شماره ثبتی ………….. به نشانی ……..……..…….. شماره تلفن ثابت ………..…. و شماره همراه …………… می‌باشد.

2. موضوع قرارداد (قالب بندی و محل انجام آن)

موضوع این قرارداد عبارت است از قالب بندی بتن مطابق با نقشه‌ها و دستورالعمل‌هایی که از سوی کارفرما در اختیار پیمانکار قرار می‌گیرد.

محل اجرای موضوع قرارداد به نشانی ……… که دارای مجوز ساختمانی به شماره …… به تاریخ ……/…../…… می‌باشد.

موضوع قرارداد پیمانکاری قالب بندی، تدقیق خدماتی است که پیمانکار باید حین و پس از اتمام قرارداد انجام دهد. در این بند باید به تفصیل شرح داده شود که کارفرما از پیمانکار چه توقعاتی دارد و می‌خواهد پیمانکار چه خدماتی را به او ارائه دهد. در موضوع قرارداد پیمانکاری قالب بندی باید نحوه تهیه مصالح، نحوه اجرای پروژه با جزئیات کامل شرح داده شود و یا به نقشه و یا پیوست خاصی اشاره شود.

 
همین حالا تماس بگیر!
"خدمات حرفه ای پیمانکاری و حقوقی عمران"

برای مشاوره حقوقی و دریافت خدمات پیمانکاری و ساخت و ساز، با شماره زیر تماس حاصل کرده و یا شماره خود را جهت تماس برای ما ارسال نمایید.

 
02166576068

3. محاسبات و مشخصات فنی پروژه

  1. هر صفحه‌ای از قالب‌ها دارای رویه‌هایی می‌باشد که بایست پیش از آرماتوربندی نصب گردد و قالب‌ها را آغشته به مواد رها ساز نمود.
  2. قالب‌ها بایست به نحوی در کنار یکدیگر جفت شود که از هدر رفت بتن جلوگیری شود.
  3. قالب‌ها بایست از هر نوع ماده زائد اعم از روغن، چسب، بتن خشک شده، زنگ زدگی عاری باشد.
  4. در صورت وجود نقاط کور و غیرقابل دسترس در هنگام نصب قالب ها، می‌بایست به تعبیه دریچه‌های بازدید و کف شورهای قالب به منظور تمیز کردن قالب پیش از بتن ریزی اقدام گردد.
  5. مدت زمان نصب تا برچیدن قالب‌ها به منظور خشک شدن بتن، به طور تقریبی از ……. روز تا ……. روز می‌باشد.
  6. برچیدن پایه‌های تیرها بایست از میانه قالب‌های نصب شده شروع شود و به طرف تکیه گاه ادامه یابد؛ مادامی که به هنگام جداسازی پایه‌ها تغییری در شکل کنسول‌ها مشاهده شد، باید از ادامه کار دست کشید.
  7. رعایت شاقول بودن یا تراز بودن قالب‌ها الزامی است.
  8. ابعاد مورد نیاز به منظور قالب بندی بتن سطوح مربوطه به نسبت هر طبقه …… متر مربع می‌باشد که مطابق با نقشه‌ها و دستورکارهایی که در اختیار پیمانکار قرار دارد صورت می‌گیرد.

مطلب پیشنهادی: کامل ترین نمونه قرارداد پیمانکاری آرماتوربندی ساختمان

در قرارداد قالب بندی بتن بخشی از متن قرارداد (یا به صورت پیوست) به تشریح مشخصات فنی مواد و مصالح مورد استفاده اختصاص می‌یابد. تشریح دقیق مشخصات فنی از سو استفاده پیمانکار و بکارگیری مصالح بی کیفیت جلوگیری می‌کند و نمی تواند کلی گویی در مورد مصالح مصرفی را دست آویز دفاع از خود نماید. از طرف دیگر ممکن است کارفرما تقاضای بکارگیری مصالح بسیار گران یا خاص را داشته باشد که خصوصا در قراردادهایی که تامین مصالح با پیمانکار است (PC و یا EPC) مشکلات عدیده‌ای برای پیمانکار ایجاد می‌کند.

مطلب پیشنهادی: نمونه قرارداد پیمانکاری بتن ریزی

4. مبلغ قرارداد پیمانکاری قالب بندی (به تفکیک و کلی)

  1. هزینه اجرای کل عملیات موضوع قرارداد اعم از تأمین سطوح قالب، نصب و برچیدن آن‌ها در مجموع به ارزش …….… ریال تعیین می‌گردد.
  2. هزینه تأمین صفحات قالب بندی دیوارهای بتنی، تیرها، ستون‌ها و ….. که ارتفاع حداقل ……. متر و حداکثر …….. متر باشد، از قرار هر متر مربع به ارزش …… ریال محاسبه می‌گردد.
  3. هزینه حمل و جابه جایی صفحات قالب بندی از محل دپوی تا محل نصب در محل کارگاه از قرار هر سرویس به ارزش …… ریال محاسبه می‌گردد.
  4. هزینه نصب و برچیدن صفحات قالب بندی از قرار هر متر مربع به ارزش …… ریال محاسبه می‌گردد.
  5. هزینه بکارگیری و گماردن نیروی متخصص و فنی به ازای هر ساعت کار به ارزش …… ریال محاسبه می‌گردد.

مبلغ قرارداد پیمانکاری قالب بندی که توسط کارفرما تعیین می‌شود و یا توسط پیمانکار پیشنهاد داده می‌شود و در نهایت بر روی مبلغ نهایی توافق صورت می‌گیرد. نحوه محاسبه مبلغ قرارداد بسته به نوع قرارداد متفاوت می‌باشد و در هرصورت باید هزینه تهیه مصالح و هزینه‌های بالاسری، سود پیمانکار، منابع انسانی و تجهیزات و … در نظر گرفته شود که می‌تواند به صورت کلی در متن قرارداد ذکر شود و جزئیات به قرارداد پیمانکاری قالب بندی پیوست شود و یا در متن به آن اشاره گردد. اگر تغییراتی مدنظر کارفرما در مبلغ قرارداد در آینده باشد (برای بحث تورم و تعدیل) بهتر است نحوه محاسبه آن در تبصره‌ای اشاره شود.

بنر کتاب قراردادهای ساخت و ساز

5. شرایط پرداخت

  1. مبلغ …… ریال معادل ….. درصد از کل ارزش قرارداد در هنگام عقد قرارداد پرداخت می‌گردد (در ازای دریافت چک تضمین به ارزش ……. ریال به شماره ….. ).
  2. مبلغ …… ریال معادل …… درصد از کل ارزش قرارداد پس از انجام ۵۰% کار با تأیید سرپرست کارگاه.
  3. مبلغ …… ریال معادل …… درصد از کل ارزش قرارداد پس از تکمیل کامل پروژه با تأیید (نهاد منتخب نظارتی) .
  4. مبلغ …… معادل …… درصد از کل ارزش قرارداد پس از اتمام دوره گارانتی و رفع نواقص احتمالی (دوره گارانتی …. می‌باشد).

پس از توافق بر روی مبلغ قرارداد پیمانکاری قالب بندی باید چگونگی روند پرداخت‌ها هم تصریح شود. تعداد مراحل پرداخت و میزان پرداخت در هر مرحله و زمان پرداخت باید دقیقا مشخص شود. شرایط مختلف باید در تغییر نحوه پرداخت باید پیش بینی شود. هرچه این مرحله دقیق تر و با جزئیات بیشتر نوشته شود، در آینده از اختلافات احتمالی کاسته خواهد شد. کارفرما باید دقیقا مشخص کند که هزینه پیمانکار را چگونه پرداخت می‌کند، این پرداخت می‌تواند به صورت نقدی باشد و یا اوراق و یا به هر طریق دیگری، که باید مشخصا در متن قرارداد پیمانکاری قالب بندی به آن اشاره شود.

6. اسناد و مدارک پیمان

  1. الف- سند قرارداد (پیمان پیش رو) : …..
  2. ب- نقشه‌های کلی، تفصیلی و اجرایی و کلیه دستورکارهایی که در حین اجراء توسط کارفرما یا مهندس ناظر پروژه به پیمانکار ابلاغ می‌گردد.

همواره در زمان عقد قرارداد پیمانکاری قالب بندی مدارک و اسنادی از سوی کارفرما به پیمانکار تحویل داده می‌شود و یا زمان مشخصی برای تحویل آن‌ها تعیین می‌شود. در شرایطی ممکن است مطالعاتی قبل از عقد قرارداد با پیمانکار حاضر در این قرارداد، توسط کارفرما (یا مشاورین وی ) یا پیمانکار دیگری انجام شده باشد، و یا کارفرما انجام آن‌ها را به عهده بگیرد که در این مرحله به پیمانکار تحویل داده میشود و در قرارداد ذکر می‌گردد.

7. مدت انجام کار

مدت کامل انجام پروژه ……….. روز کاری بوده و تاریخ شروع قرارداد ………… و تاریخ خاتمه قرارداد …………… می‌باشد.

مدت انجام کار یکی از بحث برانگیزترین موارد اختلاف بین پیمانکار قالب بندی و کارفرماست. این مورد در هنگام وصول مطالبات پیمانکار و محاسبه میزان تاخیرات قرارداد پیمانکاری قالب بندی باعث بروز دعوا و اختلافات می‌شود. در این بند باید به صورت دقیق مدت زمان انجام کار به روز، تاریخ شروع و پایان مشخص شود. باید نوع و معنی روز کاری کارگاه مشخص شود و در نظر گرفتن تعطیلات رسمی و یا غیر رسمی تعیین گردد. نحوه جریمه تاخیرات پیمانکار قالب بندی نیز در این بند مشخص می‌گردد.

مشخص کردن روزهای کاری و تعطیل کارگاه می‌تواند موارد بروز اختلاف در زمان محاسبه تاخیرات را کاهش دهد. به عنوان مثال بعضی از کارفرمایان حق هیچگونه تعطیلی کارگاه در تعطیلات رسمی و تقویمی را به پیمانکار نمی دهند. یا برخی از آن‌ها روزهای مشخصی مانند عاشورا و یا عید نوروز را به صورت مشخص جهت تعطیلی در قرارداد به صورت تبصره قید میکنند.

8. دیرکرد طرفین در انجام پروژه

  1. چنانچه پیمانکار، بدون مجوز تمدید تاریخ قرارداد از سوی کارفرما، مبادرت به تأخیر اجراء کار نماید برای هر روز تأخیر پس از اتمام تاریخ قرارداد روزانه ………….. ریال به عنوان جریمه تأخیر از مطالبات پیمانکار کسر می‌گردد.
  2. در مقابل هرگاه کارفرما به نحوی موجب تأخیر عملیات اجرایی پروژه شود با تأیید سرپرست کارگاه به همان نسبت به مدت اجرای قرارداد افزوده خواهد شد.

در دنیای حرفه‌ای امروز، زمان معادل سرمایه است. پیمانکار قالب بندی به ازای زمانی که در پروژه‌ای صرف می‌کند، هزینه نیروی انسانی و خواب سرمایه و یا فرصت‌های دیگری که در همین زمان تلف شده، می‌توانست به دست بیاورد را حساب و کتاب می‌کند و قطعا اگر مقصر نباشد متضرر خواهد شد و انتظار جبران از طرف کارفرما دارد. از طرف کارفرما زمان دیرکرد به نحوی دیگر می‌تواند هزینه‌هایی در پی داشته باشد، که ممکن است خسارات معنوی یا سیاسی برای وی داشته باشد.

در هر صورت دیرکرد اگر از سمت هر یک از طرفین قرارداد باشد باید به نحوی برای طرف مقابل جبران شود، در حالت عمومی اگر دیرکرد از طرف کارفرما باشد، پیمانکار مجاز به تغییر برنامه زمانبندی قرارداد پیمانکاری قالب بندی خواهد بود و اگر دیرکرد از طرف پیمانکار باشد به صورت جریمه ریالی تعیین و از صورت حساب وی کسر خواهد شد.

9. نظارت در قرارداد پیمانکاری قالب بندی

نظارت در اجرای تعهداتی که پیمانکار بر طبق مفاد این قرارداد و اسناد و مدارک پیوست آن تقبل نموده است، به عهده کارفرما/ یا نماینده وی و یا دستگاه نظارت معرفی شده از سوی کارفرما، خواهد بود. پیمانکار موظف است کارها را طبق قرارداد، اصول فنی و دستورات کارفرما/ یا نماینده ایشان/ یا دستگاه نظارت، طبق مشخصات، اسناد و مدارک پیوست این قرارداد اجرا نماید.

همواره کارفرما در تمام پروژه‌ها بر عملکرد پیمانکار نظارت خواهد داشت و پس از تایید دستگاه نظارت کارفرما، صورت حساب پیمانکار قالب بندی پرداخت خواهد شد. در پروژه‌های بزرگتر دستگاه نظارت به صورت مقیم در محل پروژه از جانب کارفرما و یا مشاور کارفرما حضور خواهد داشت و پیمانکار موظف است که تمامی نکات پروژه را به صورت کتبی به اطلاع ایشان رسانده و تایید کتبی از ایشان اخذ نماید. در پروژه‌های کوچکتر نظارت ممکن است توسط خود کارفرما صورت گیرد. حتما باید در قرارداد پیمانکاری قالب بندی نحوه نظارت بر کار پیمانکار مشخص شود.

10. معرفی دستگاه نظارت

نظارت بر اجرای تعهداتی که پیمانکار طبق مفاد قرارداد تقبل نموده است به عهده ………. که دستگاه نظارت نامیده می‌شود، خواهد بود.

اگر در زمان عقد قرارداد پیمانکاری قالب بندی، ناظر پروژه مشخص باشد، وجود این بند خالی از لطف نمی باشد به طوریکه در این بند نام و مشخصات ناظر یا ناظرین نوشته خواهد شد.

ما را در سایت آقای عمران دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : سعید mrcivil بازدید : 39 تاريخ : دوشنبه 6 شهريور 1402 ساعت: 19:19

عقب نشینی ملک یا همان اصلاحی ملک چیست و شامل چه ضوابطی می شود؟

در ضوابط و مقررات تعیین شده در طرح تفصیلی شهرها حداقل عرض گذرهای معابر مشخص شده است. بر اساس این ضوابط ملک هایی که وارد گذر شده اند با عقب نشینی ملک یا همان اصلاحی ملک رو به رو خواهند شد.

در این شرایط برای مالکان مسائل و مشکلاتی پیش خواهد آمد. ضمن اینکه برخی افراد اقدام به خرید یک ملک می‌کنند و پس از مدتی متوجه می‌شوند که آن منطقه درمحدودۀ طرح‌های نوسازی شهرداری قرار دارد و به این ترتیب متحمل زیان‌های بسیاری می‌شوند.

  • انواع عقب نشینی از دید محور عبوری و قانونی به چه صورت است؟
  • قانون در این شرایط چه حق و حقوقی برای مالک در نظر گرفته است؟
  • آیا مالک می‌تواند از قرار دادن ملک خود در اختیار شهرداری سر باز زند؟
  • چگونه باید از قرار گرفتن ملکی در محدودۀ طرح‌های شهرداری اطلاع پیدا کرد؟
 
همین حالا تماس بگیر!
"خدمات حرفه ای پیمانکاری و حقوقی عمران"

برای مشاوره حقوقی و دریافت خدمات پیمانکاری و ساخت و ساز، با شماره زیر تماس حاصل کرده و یا شماره خود را جهت تماس برای ما ارسال نمایید.

 
02166576068

اصلاحی ملک یا عقب نشینی (ساختمان) چیست؟

بر اساس طرح تفصیلی شهرها جهت گسترش عرض ­گذرها و افزایش کیفیت جریان ترافیک برای املاک عقب نشینی در نظر گرفته شده است. در گذرهایی که از نظر شهرداری اولویت بالایی ندارند اصلاحی یا عقب نشینی صرفا هنگام ساخت و ساز ساختمان جدید اجبارا اعمال می­‌شود.

متراژی که ملک باید از گذر محل عبور (کوچه و خیابان) فاصله بگیرد اصلاحی نامیده می شود. هدف از اجرای اصلاحی ملک یا عقب نشینی بزرگتر شدن عرض گذرها است.

اصلاحی ملک و عقب نشینی

تاثیر اصلاحی (عقب ­نشینی) بر بنای قابل احداث

در صورتیکه مساحت ملاک تراکم ملک بر اساس متراژ سند باشد نکات زیر قابل توجه است:

    • رعایت اصلاحی یا عقب‌نشینی از گذر عموما تاثیری در تراکم مجاز شما ندارد مگر در املاکی که اصلاحی بسیار زیاد باشد یا املاکی که گذر در ضلع شرقی یا غربی آن باشد.
    • رعایت اصلاحی یا عقب نشینی از گذر عموما تاثیری در طبقات مجاز شما ندارد.
    • رعایت اصلاحی یا عقب نشینی از گذر عموما تاثیری در پیشروی مجاز شما ندارد مگر در املاکی که اصلاحی زیاد باشد.
    • در فروش یا مشارکت در ساخت املاکی که اصلاحی یا عقب نشینی دارند، تاثیرات اصلاحی باید بطور دقیق بررسی شود. پیشنهاد میکنیم حتما از شهرداری محل استعلام بگیرید.

مطلب پیشنهادی: قرارداد مشارکت در ساخت

عقب نشینی ملک در گذر عبوری

مثال:
ملکی با مساحت ۴۹۰ مترمربع (ملاک عمل متراژ سند است)، تراکم ۳۰۰% ، ۵ طبقه مسکونی و پیشروی ۶۰% بعلاوه ۲متر وجود دارد. این ملک باید از گذر ۲ متر عقب نشینی کند و طبق شکل زیر این ۲ متر از تراکم، تعداد طبقات مسکونی و پیشروی ملک کسر نشده و تنها از مساحت حیاط ملک کم می‌­شود.
انواع اصلاحی (عقب نشینی ملک)
عموما شرایط اصلاحی در ملک­های شرقی و غربی مشابه است و از تراکم مجاز شما کسر می‌­شود.

توصیه مهم: به شما توصیه می‌شود قبل از اقدام برای اخذ دستور نقشه، خرید ملک و مشارکت در ساخت از شخص یا گروهی که اطلاعات کافی درباره ضوابط بروز شهرداری دارد، مشورت بگیرید.

انواع عقب نشینی ، از دید محور

عقب نشینی ملک عموما به سه صورت زیر انجام می‌پذیرد:

تعریض از محور میانی: رعایت عرض گذر مصوب توسط پلاک‌های طرفین معبر به میزان مساوی از محور گذر الزامی است. به عبارت دیگر برای تعریض مسیر در این حالت متراژ نهایی تعریض اگر 4 متر متر باشد، 2 متر ملک بالایی گذر و 2 متر ملک پایینی گذر عقب نشینی خواهد داشت. برای اینگونه از عقب نشینی­‌ها، املاک به میزان مساوی از گذر عقب می­‌نشینند، ملاک وسط گذر تعیین شده توسط طرح تفصیلی شهر تهران است.

رعایت عرض گذر بر اساس طرح‌های هندسی مصوب: در اینگونه از عقب نشینی­‌ها، املاک نسبت به فرم هندسی گذر عقب می‌­نشینند.

عقب­ نشینی ملک از یک­طرف: برای این نوع عقب­ نشینی‌­ها، رعایت اصلاحی برای یک­طرف گذر در نظر گرفته می‌­شود. در مثال بالا چنانچه اعلام شود که 4 متر عقب نشینی تنها از سمت پایین گذر بایستی اتفاق بی افتد، ملکی که در بالای گذر قرار دارد دچار اصلاحی نخواهد شد.

انواع عقب نشینی ، از دید قانون

الف) اشتباهات ثبتی

بر اساس فهرست اشتباهات ثبتی مصوب ۱۳۵۳ هرگاه‌ در ذکر جهات‌‌ ملک‌ اشتباه‌ شده‌ و با همان‌ اشتباه‌ ملک‌ در دفتر املاک‌ ثبت‌ شده‌ باشد، پس‌ از احراز اشتباه‌ به‌ شرط‌ اینکه‌ اختلافی‌ با مجاورین‌ و همچنین‌ اختلافی‌ در حد فاصل‌ نباشد، اصلاح‌ آن‌ بلامانع‌ است‌.

به علاوه، در مورد کسر مساحت‌ و طول‌ اضلاع‌ تحت این شرایط اصلاح‌ ثبت‌ ملک‌ و سند مالکیت‌ بلامانع‌ است.

  1. مالک‌ کتباً تقاضای‌ اصلاح‌ سند مالکیت‌ خود را بنماید
  2. مالک با کسر مساحت‌ و طول‌ اضلاع‌ موافق‌ باشد
  3. ملک مورد ثبت‌ در وثیقه‌ و بازداشت‌ نباشد

همچنین، طبق ماده 20 قانون ثبت، مجاوری که نسبت به حدود ملک، حقی برای خود قائل است می‌تواند اعتراض نماید. که در این مورد در پی درخواست شرکت، صدور سند تک برگی و تهیه نقشه کاداستر (نقشه ثبتی با استفاده از نقشه هوایی که ملاک عمل دادگاه‌ها و اداره ثبت است) ممنوعیتی جهت اصلاح ثبت ملک و سند مالکیت وجود نداشته است.

بنابراین اقدامات شهرداری مبنی بر درخت‌کاری مغایر با قاعده تسلیط و حق مالکیت شرکت بوده است.

مطلب پیشنهادی: راه حل تعیین اصالت سند ملکی

ب) مالکیت ملک

قانون ثبت، ملک ثبت شده را از آن کسی می‌داند که در اسناد ثبتی، ملک به نام اوست.

پس اسقاط چنین مالکیتی به صرف اعراض از بین نمی‌رود و مال از حیطه سلطنت مالک به صرف اعراض خارج نمی‌شود، مگر این که به بایر شدن ملک منجر گردد و دولت آن را بر مبنای نیازهای عمومی تصاحب کند.

با توجه به این که عقب‌نشینی املاک معمولاً با اختیار و رضایت مالک صورت نمی‌گیرد، بلکه با نیرویی خارجی، مال از تسلط شخص خارج شده، به لحاظ فقدان قصد اباحه دیگر شامل قاعده اعراض نیست.

در پی اقدام شهرداری شایان ذکر است که مطابق ماده 101 قانون شهرداری‌ها، قانونگذار معابر و شریان های عمومی که در اثر تفکیک اراضی احداث می‌شود را متعلق به شهرداری دانسته و شهرداری در قبال آن به هیچ عنوان وجهی به صاحب آن پرداخت نمی‌کند.

مفهوم مخالف آن این است که اگر احداث معبر و شارع در اثر اجرای طرح باشد می‌بایست غرامت آن به مالک پرداخت شود.

در واقع، عقب‌نشینی املاک که در نتیجه اجرای طرح تعویض به مالکان این گونه املاک تحمیل می‌شود به منزله اجرای حکم ماده ۱۰۱ قانون شهرداری محسوب نشده و در چنین مواردی، ماده ۴۵ اصلاحی آیین‌نامه قانون ثبت املاک نیز، دلالتی بر سلب مالکیت رایگان ندارد.

مطلب پیشنهادی: وکیل ملکی

ج) تصرف ملک از سوی شهرداری

در ماده ۹۶ قانون شهرداری مقرر شده هرگاه برای تأمین احتیاجات شرعی و رفع نیازمندی‌های عمومی باید تمام یا قسمتی از اراضی و املاک در محدوده شهر به تصرف شهرداری درآید، از قانون توسعه معابر مصوب ۱۳۲۰ باید استفاده شود.

در ماده ۱ قانون مذکور، مقرر شده هرگاه شهرداری‌ها توسعه، اصلاح یا احداث برزن، خیابان، میدان، گذر، کوی، انهار یا قنوات را برای تسهیل آمد و شد یا زیبایی شهر لازم بدانند، طبق مقررات این قانون رفتار خواهد شد.

در ماده ۴ این قانون تصریح شده که شهرداری می‌تواند هر مقدار ملکی را که لازم بداند به بهای عادله خریداری نماید.

به علاوه، بر اساس رأي وحدت رويه 186 مورخ 25/12/1371 هيأت عمومي ديوان عدالت اداري استفاده از املاك اشخاص به منظور تأمين نيازمندي‌هاي و تأسيسات عمومي شهري به حكم قوانين موضوعه بايد از طريق خريد و تملك آنها صورت گيرد.

ابعاد گذر برای عقب نشینی ملک

قانون احداث بنا در املاک دارای اصلاحی

احداث ساختمان در املاکی که با طرح­های تعریضی برخوردارند با رعایت ۶۰٪ طول و مساحت سند قبل از اصلاحی در باقیمانده زمین و درحد تراکم مجاز بلامانع می ­باشد.

پیش­ آمدگی بیش از۶۰٪ طول تحت زاویه ۴۵ درجه، با رعایت طول۶۰٪ مساحت سند (قبل از اصلاحی) به شرط واگذاری مقدار جزء گذر به شهرداری بلامانع است. (۹۳۰/۴۱۰-۲۷/۱/۶۴)

مطلب پیشنهادی:  ضوابط ساخت و ساز در تهران

چگونگی اطلاع یافتن از لزوم عقب‌نشینی ساختمان

قبل از اینکه طرح‌های شهرداری به مرحلۀ اجرا برسند، به مالکان اطلاع داده خواهد شد. اطلاعات مربوط به طرح‌های نوسازی، در نشریات عمومی اعلام می‌شود.

به علاوه شهرداری برای تمامی مالکانی که همه یا بخشی از ملک آن‌ها در محدودۀ طرح قرار گرفته است، نامه‌هایی ارسال می‌کند. از طریق این نامه‌ها افراد از جزئیات طرح، زمان شرکت در جلسات تعیین قیمت و زمان تخلیه آگاه می‌شوند.

در برخی موارد مأموران شهرداری، شخصاً به محل مراجعه می‌کنند و با مالکان صحبت می‌کنند.

متأسفانه گاهی اوقات مالکی که از طرق مختلف نسبت به قرار گرفتن ملک در طرح‌های شهرداری اطلاع یافته است، اقدام به فروش آن می‌کند. برای افراد بسیاری اتفاق می‌افتد که ملکی را خریداری می‌کنند و در زمان سکونت یا اقدام به بازسازی ساختمان، با نامه‌ها و اخطارهای شهرداری برای تخلیه مواجه می‌شوند.

لازم است قبل از خرید هر ملک به شهرداری منطقه مراجعه و اطلاعات لازم را کسب کنید. با مراجعه به شهرداری می‌توانید تمامی اطلاعات مربوط به ملک را به دست آورید.

داشتن اطلاعاتی مانند کاربری پلاک (مسکونی یا تجاری-اداری)، عقب‌نشینی، متراژ دقیق و اضافه متراژ، تخلفات صورت‌گرفته و وضعیت ملک در طرح‌های حال و آیندۀ شهرداری، در هنگام خرید بسیار مهم است.

جبران خسارت در نتیجه عقب نشینی ملک

اولین نکته‌ای که باید به آن توجه داشت این است که قانون به شهرداری اجازه می‌دهد طرح‌های نوسازی و بهینه‌سازی معابر را، هر گونه که صلاح می‌داند، اجرا کند.

این قاعده به این معنا است که شما به ناچار باید با شهرداری همکاری کنید و آن مقدار از ملک را که لازم است، در اختیار طرح‌های عمرانی قرار دهید. ما را در سایت آقای عمران دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : سعید mrcivil بازدید : 41 تاريخ : شنبه 4 شهريور 1402 ساعت: 14:09

ما در این بخش شما را به بررسی و ریشه یابی زمینه‌های بروز اختلاف در قرارداد مشارکت در ساخت راهنمایی می‌کنیم.

بر اساس تحقیقات میدانی و پرونده های موجود در دادگاه های کشور، حدود 80 درصد قراردادهای مشارکت درساخت و پیش فروش‌ها به اختلافات بر می‌خورند که بسیاری از این قراردادها و معاملات سر از محاکم قضایی در می‌آورند. این دادرسی‌ها گاها تا ده سال بطول انجامیده و دلیل این امر هم طبق یافته‌ها و تجربیات، ریشه در پیچیدگی معاملات، امکان ورود اشخاص ثالث و سایر موارد دارد که دراینجا ضمن بررسی و ریشه یابی آن، راهکارهای مؤثر و پیش گیرنده‌ای هم معرفی خواهد شد.

اکنون پرسش مهم این است که اصولاً ریشه اختلافات ملکی در قراردادهای مشارکت مدنی برای ساخت ازکجا نشأت می‌گیرد؟

اختلاف در قرارداد

اول: مفاد قراردادهای نامناسب، شروط نامناسب، مفاهیم مجهول و دوپهلو نهفته

متأسفانه کشور ما در خصوص تنظیم قراردادها و انواع معاملات ملکی، از مراجع و مراکز حرفه‌ای وحقوقی برخوردار نیست و مردم هم می‌توانند طبق ماده 10 قانون مدنی هر قرارداد و معامله‌ای را بین خود بصورت مستقیم یا مع الواسطه تنظیم و یا انجام دهند. از دیگر سو دفاتر مشاورین املاک پس از انقلاب، بدلیل بد جا افتادن وظایف صنفی، برخلاف وظایف صنفی شان مبادرت به تنظیم انواع معاملات و قرارداد بین مشتریان می‌نمایند تا بدین وسیله بتوانند مطالبه کمیسیون نمایند.

رفته رفته مسئولیت تنظیم قرارداد‌های مشارکت در ساخت وسایر قراردادها بر گرده فعالان صنف مشاوره املاک تحمیل شد. درحالیکه قبل از انقلاب چنین نبود و مردم بواسطه توافقاتی که می‌کردند به دلیل تعهد و وفاداری به عهد وپیمان و ثبات اقتصادی در کوتاهترین زمان به دفتر اسناد رسمی مراجعه می‌کردند یا بصورت قطعی یا شرطی و یا رهنی معاملات خود را ثبت می‌کردند.

مطلب قابل توضیح اینکه در هیچ از قوانین مرتبط با صنف مشاورین املاک از قانون دلالی مصوب سال 1317 تا آئین نامه دلالی سال 1319 تا قانون نظام صنفی (که متأسفانه این صنف قاطی دیگر صنوف از جمله خواروبارفروش، خشکشویی و مکانیکی شده) تا شیوه نامه ساماندهی مشاورین خودرو و املاک اداره ثبت مصوب سال 1384، حرفی از وظیفه تنظیم قرارداد توسط دلال زده نشده که لاجرم فعالان این صنف پس از آن (یعنی تنظیم قرارداد) بتوانند تقاضا و ادعای حق دلالی بنمایند.

باری بهر جهت این بار سنگین حقوقی و کیفری رفته رفته بر شانه این صنف قرار گرفت که عواقب و نتایج آنرا می‌توانیم از زبان سخن گویان و مدیران عالی قوه قضائیه، ادارات ثبت اسناد و املاک و کانون سردفتران کشور بشنویم.

به همین دلیل در طی روز شاهد قراردادهایی هستیم که بسیار ضعیف و ناکارآمد است و در بسیاری از این قراردادها شروطی درج می‌شود که قابلیت اجرایی ندارد. مثل سلب حق پیش فروش توسط شریک سازنده که البته محاکم قضایی تن به دادرسی آن می‌دهند و یا شروطی از قبیل تحمیل تأدیه خسارات عدم اجرای تعهد بصورت افراطی و ظالمانه و یا درج شرط تعطیلی پروژه مشارکتی بیش از دو ماه و بهردلیلی، که مثلاً زمینه تأدیه خسارت فراهم شود و یا کلاً قرارداد مشارکت را منفسخ نماید.

یا اینکه حق پیش فروش از شریک سازنده سلب می‌شود صرفا ًتعهد و مسئولیتی برای مالک یا مالکین درقبال پیش خریداران ایجاد نشود و یا برای انجام محکم کاری هر دو طرف ملزم به عدم پیش فروش واحدهای متعلق به خود می‌شوندو یا غیرقابل بودن فسخ قرارداد را در متن قرارداد درج می‌نمایند که شرطی غیرقابل قبول و غیرقابل اجراست.

هم چنین پیوند دادن حل هرگونه اختلافات احتمالی بموجب رأی داوری (آن هم همه موارد مندرج در قرارداد) و یا انتخاب داورانی غیر متخصص در متن قرارداد مشارکت بدون مطالعه و گاها بدون شناخت لازم از وضعیت کیفری و محرومیت‌های احتمالی کیفری وحقوقی، میزان انصاف ودانش داور!

بنر کتاب قراردادهای ساخت و ساز

دوم: عدم تعریف تضمین انجام تعهدات مؤثر و کارا

متأسفانه امر تنظیم قراردادها بر عهده صنفی گذاشته شده که نه تنها قوانین مرتبط چنین وظیفه و رسالتی را برای فعالان صنف مشاورین املاک قایل نشده که خود فعالان هم عموماً از کمترین دانش حقوقی و ثبتی وقوانین مرتبط برخوردارند، با این وجود بار و مسئولیت تنظیم قراردادها را بر دوش می‌کشند بی آنکه بدانند ماوقع قرارداد به کجا ختم خواهد شد.

مثلا در بندرعباس بدعتی در معاملات مشارکتی باب شده که بسیار پر ریسک وخطرناک است. بسیاری از مالکین از همان ابتدای تنطیم، امضاء و مبادله قرارداد مشارکت در ساخت نه تنها قدرالسهم مربوط به شریک سازنده را بنام وی بطور رسمی و قطعی انتقال می‌دهند. بلکه پا را فراتر گذاشته شش دانگ سند را بنام شریک انتقال داده و سپس قدرالسهم متعلق بخود را از شریک سازنده در قالب قرارداد پیش خرید (پیش فروش) خریداری می‌نمایند.

مطلب پیشنهادی: آورده و سهم الشرکه در قرارداد مشارکت ساخت

یعنی سند شش دانگ ملک خود را بنام شریک انتقال داده و مجدداً بموجب قرارداد پیش خرید قدرالسهم متعلق بخود را از وی می‌خرند!!!؟

تأسف بارتر اینکه در قبال این انتقال قطعی و رسمی حتی همان سند را بعنوان مشتمل بر رهن بابت تضمین انجام تعهدات شریک سازنده در رهن خود قرار نمی‌دهند و تنها به اخذ چک شخصی و مدت دار شریک سازنده بسنده می‌کنند. متأسفانه فعالان این صنف هم آگاهی و مشاوره لازم را بمردم یا نمی‌دهند و یا اینکه خود از این خطر و عمل پر ریسک مالکین آگاه نیستند!

نکته دیگر اینکه بسیاری از آژانس‌های املاک قرارداد مشارکت در ساخت را با عقد بیع، عقد سَلَف، عقد مُزارعه، معاوضه و سایر عقود مخلوط می‌کنند که این امر در صورت بروز اختلاف و یا فوت و… موجبات گرفتاری و مشکلات عدیده‌ای را برای طرفین ببار می‌آورد.

توصیه این است که در قبال تضمین انجام تعهدات شریک سازنده و انتقال قدرالسهم عرصه بنام وی، باید تضمینی مؤثر و درخور اخذ نمود و آخرین تجربه بنده این است که در قبال انتقال قدرالسهم شریک سازنده بنام وی، همان قدرالسهم در روز انتقال بعنوان مشتمل بر رهن در رهن مالک یا مالکین قرار گیرد تا میزان ریسک بسیار کاهش یابد.

این اقدام حتی از سلب حق پیش فروش از شریک سازنده هم مؤثرتر است. چرا که هیچکس و هیچ مرجعی با هیج مکانیزمی نمی‌تواند جلوی پیش فروش سازنده را بگیرد.

سوم: معامله با اشخاص غیر متعهد

عدم شناخت کافی اعم از شخصیت، اخلاقیات، تمکن مالی، دانش و تجربه، میزان پایبندی به تعهدات و… از شریک سازنده می‌تواند ریشه بسیاری از این اختلافات باشد.

اخیراً پرونده‌ای داشتیم که در زمینه قرارداد مشارکت در ساخت مالکین با شریک سازنده پس از 4 سال از انعقاد قرارداد مشارکت مشکل پیدا کرده‌اند وقتی قرارداد را مطالعه کردم متوجه شدم رفتارهای دوستانه آمیخته به نا آگاهی و مقداری طمع کار دست مالکین داده است. با گذشت 4 سال از انعقاد قرارداد شریک سازنده تنها کاری که کرده پروانه ساختمان را به اقساط از شهرداری دریافت کرده و سه طبقه سقف زیر زمین را اجراء کرده ولی حدود 1000 متر مربع را از همان هم پیش فروش کرده و هم بخشی را با سایر املاک معاوضه کرده است!

پس از بروز اختلاف بین مالکین و شریک سازنده متوجه شدیم پروژه مشارکتی در حد قد و قواره شریک نیست. وی نه از نمونه کار قابل قبولی برخوردار است و نه حتی تجربه اتمام یک پروژه متوسط به بالا را دارد و نه از تمکن کافی برخوردار است و از همه مهمتر از هوش خود جهت مدیریت پروژه جهت تأمین سرمایه استفاده نکرده است. در متن قرارداد به وی اجازه تهاتر با مصالح، اجازه پیش فروش و… داده شده است. به نظر شما سرانجام چنین قراردادی غیر از این باید باشد؟

اعتماد بی مورد

چهارم: اعتماد بی مورد

از مشکلات مبتلابه قراردادهای مشارکت اعتماد به مالک یا شریک است. بجای اینکه طرفین از هم شناخت لازم کسب نمایند و حداقل یکی دو مورد از سازه‌های شریک را بازدید نمایند و یا شریک سازنده راجع به شخصیت و خلق و خوی مالک تحقیق و اطلاعات لازم را کسب نماید و یا در خصوص شأن و جایگاه اجتماعی و اقتصادی و یا بیزنسی وی تحقیق نماید، صرف مالک بودن مالک و یا برخورداری از سود چشمگیر مبادرت به انجام معامله می‌نماید.

گاها دیده شده پس از دو بار نشست و مذاکره بدلیل هم زبانی، بچه محل بودن، هم کارو هم صنف بودن و یا هم دانشکده‌ای بودن و یا علاقمند شدن به یکدیگر و باز مخلوطی از طمع مبادرت به مشارکت کرده‌اند. در این امر تا جایی پیش رفته‌اند که بصرف وکالت کاری دادن به شریک، او اقدام به انجام هزینه اخذ پروانه ساختمان، تهیه ملک جهت جابجایی مالک یا مالکین و پرداخت بلاعوض و حتی هزینه سنگین تغییرکاربری را متقبل و متحمل شده و در کوران کار به دلایلی به مشکل برخورده‌اند و شریک سازنده نگون بخت از حقوق پیمان کار هم برخوردار نیست.

توصیه میکنم قبل از انعقاد هر عقدی و قراردادی درخصوص شهرت، خلق وخوی، شغل، میزان پایبندی به تعهدات واخلاقیات، تمکن مالی، طبقه اجتماعی، نوع سازه، کیفیت و کمیت اتمام پروژه‌ها و … تحقیق نمایید.

درواقع تحقیقی مثل خواستگار انجام شود. فراموش نکنید حداقل یک سال و در پاره‌ای موارد سال‌ها روح و روان، آرامش و سرمایه شما دست شخصی ناشناس به نام مالک و یا شریک سازنده خواهد بود. پس بجای طمع به میزان و درصد سود و قدرالسهم درست بیاندیشید، درست و کامل تحقیق نمایید تا شریکی درخور و لایق خود و ملک تان بیابید.

مطلب پیشنهادی: دوره آموزش قوانین مشارکت در ساخت

پنجم: نا آگاهی حقوقی طرفین یا یکی از طرفین قرارداد

یکی از مشکلات اساسی کشور ما قراردادهای تیپ است که توسط اتحادیه‌های صنف مشاورین املاک در سطح کشور با محتوا‌های متفاوت توزیع شده و فعالان این صنف وحتی مالک و شریک سازنده‌ای که مستقیما با عم معامله یا شراکت می‌کنند هم استفاده می‌شود که پراز ایراد است.

بنده به عنوان نگارنده باور متقن و کامل دارم که قراردادهای تیپ غیر از دردسر هیچ بهمراه ندارد.

اگر جمعیت کره زمین را مثلا هشت میلیارد نفر تخمین بزنیم حدود چهارمیلیارد تیپ و فرم قرارداد می‌تواند وجود داشته باشد چرا که شخصیت انسان ها، باورها، شرایط، توقعات، توافقات، شروط، منافع و … هر دو نفر با دیگری بسیار متفاوت است.

امروز هم شاهدیم از صدقه سر همین قراردادهای تیپ هم چون کارخانه با ظرفیت کامل و نه چهارشیفته بلکه شش شیفته مشغول تولید پرونده در سطح کشور است. همین چندماه پیش بود رئیس قوه قضائیه در پاسخ به انتقادات وارده به این قوه اعلام داشتند که در کشور سالانه 15 میلیون پرونده تشکیل می‌شود.

ششم: استفاده از قراردادهای تیپ

مشکل اساسی در قراردادهای مشارکت خلط انواع عقود در قالب یک قرارداد تحت عنوان قرارداد مشارکت می‌باشد. اخیرا قراردادی به دستم رسید که بسیار جالب توجه بود. تیتر قرارداد این بود مبایعه نامه قرارداد مشارکت درساخت!

اگر از منظر حقوقی به این عبارت بنگریم متوجه می‌شویم چه راحت با عبارات و واژگان حقوقی بازی می‌شود. عقد بیع عقدی لازم است و غیرقابل فسخ مگر به موجب خیارات قانونی. اما قرارداد مشارکت در قالب تعهد تنظیم می‌شود که عموما یا براساس ماده قانون مدنی است و یا براساس قرارداد فروش یا تعهد به بیع می‌باشد. نکته دیگر اینکه در دل این قرارداد عقد معاوضه، پیش فروش و بعضا مدیریت پیمان هم ملاحظه می‌شود.

مطلب پیشنهادی: مشاوره حقوقی املاک

خلط چندین عقد در قالب یک قرارداد تنها در صورت بروز اختلاف است که می‌توانیم آسیب‌ها و خطرات آنرا با پوست و گوشت و روح وروان خود حس نماییم. اخیراً به بهانه ساماندهی به معاملات املاک قراردادهای پرینتی هم متداول شده و مفاد آن بعضا با مفاد قراردادهای مشارکتی سنتی و دستی متفاوت است و در پاره‌ای موارد متضاد هم هست. این امر خود معضلی دیگر در هنگام بروز اختلاف بین مالک وشریک سازنده هست. ما در این بخش شما را به شش بررسی و ریشه یابی زمینه‌های بروز اختلاف در قراردادهای مشارکت در ساخت راهنمایی نمودیم.

هفتم: زمان نامناسب معامله

اخیرا یکی از سرمایه گذاران تعریف می‌کرد که برای تنظیم یک قرارداد مشارکت ساعت 6 عصر به آژانس مسکن دعوت شد و نهایتاً قرارداد درساعت 5 صبح فردا انعقاد وامضاء شد.

سپس ادامه داد که یکی از مالکین که استاد دانشگاه بود کتابش را آورده بود و علاوه بر حضور در جلسه محتویات درس فردا را مطالعه و آماده می‌کرد و یکی از مالکین خانم که دو فرزندش را تنها درخانه رها کرده بود گله می‌کرد و از بیماری و ناخوشی یکی دیگر از مالکین می‌گفت و از خستگی مفرط خود و برادرش سخن می‌گفت و از هزار لطایف حیلی که آژانس برای انعقاد قرارداد بکار می‌برد می‌گفت. از تغییر شرایط که مدام صورت می‌گرفت سخن گفت و در پایان گفت که حدود ساعت 6 صبح کلافه خسته و بی رمق با یک قرارداد به دست راهی خانه شدیم و پس از یک روز اسنراحت کامل، وقتی فرصتی را برای مطالعه و بازبینی مفاد قرارداد اختصاص دادم متوجه موضوعاتی شدم که هم خشمگین هم مغبون.

این فرد در ضمن معامله مشارکتی بجای مشارکت کامل مجبور شد یک واحد را با قیمت بالا بخرد.
سازنده علاوه بر تعهد پرداخت 700 میلیون بلاعوض به سه مالکین دیگر یکصد و بیست میلیون هم قرض الحسنه بدهد.
آژانس املاک هم یکصد و هشتاد میلیون تومان کمیسیون گرفت.
یکی از مالکین بعنوان معتمد و وکیل سایر همسایه‌ها یکصد میلیون جداگانه بدون اطلاع از سایر همسایه بابت عاملیت قرارداد چک گرفت و بابت مازاد مساحتی که در آپارتمان‌های سایر مالکین از سهمش وجود داشت حسب توافق شفاهی متری هفت میلیون تومان بخرند وقتی مساحت پیش فروش شده به مالکین را با مبلغ توافقی حساب کردم عملا زیر شش میلیون تومان بود!

دستاورد این نوع معامله انجام تدلیس و تبانی توسط یکی از مالکین (بدلیل اخذ یکصد و هشتاد میلیون تومان از شریک سازنده دور از چشم و توافق سایر مالکین، عدم امضای قرارداد توسط یکی از شرکای سازنده در حالیکه اسم دو نفر در متن قرارداد درج شده بود، اخذ امضای قرارداد ساعت 5 صبح هنگام خستگی و خواب آلودگی مفرط و ناخوش احوالی یکی از مالکین!

هشتم: بی توجهی طرفین به اصول و قواعد معاملات ملکی

متأسفانه هنوز بسیاری از متعاقدین، متعاملین و متعهدین از الفبای قرارداد، مسایل حقوقی، ثبتی و قوانین مترتب بر آن آگاه نیستند و هم چون سایر اعمال روزنه براحتی وارد.

هرنوع معامله، با هر شخصی و با هر شرایطی می‌شوند و در پاره‌ای موارد چنان تظاهر به خبرگی و برخورداری از دانش معاملات می‌نمایند که زمانیکه پرسیده می شود چرا از وکلا کمک نمی‌گیرند؟ اولا اذعان می‌دارند که وکیل دارند اتفاقا وکیل شان خیلی حاذق است. دوم اینکه خودشان صلاح ندیدند که وکیلشان همراهشان باشد چراکه موضوع مهمی نیست!

این نوع رفتار و گفتار از بی تجربگی و سهل انگاری متعاملین و سرمایه گذاران کشور ما خبر می‌دهد آنان گمان می‌کنند از وکیل و مشاور حقوقی فقط باید در محاکم قضایی کمک گرفت، درست درجایی که گاهی از دست هیچکس کاری ساخته نیست!

مطلب پیشنهادی: وکیل ملکی

از این ناآگاهی مردم گاهی شاهد رفتارهایی هستیم که متأسفانه دریغ و درد بهمراه دارد و برای برخی از اصلاح رفتارهای سنتی متعاملین و… مجبور هستیم کلی انرژی صرف کنیم و گاهی هم بعنوان یک مهندس سخت گیر و بدون ملاحظه و یکدنده متحمل اتهاماتی از این دست شویم:

  • چرا اصرار دارم که حتماً با خودکار خودشان امضاء نمایند؟
  • چرا پافشاری میکنم که ذیل امضاء تاریخ و سمت و نام و نام خانوادگی خود را درج نمایند؟
  • چرا اجازه نمی‌دهیم که هر سه نسخه قرارداد در دست مشاورین املاک به بهانه اخذ کد رهگیری باقی نماند؟
  • چرا تأکید دارم علیرغم درج مشخصات چک‌های صادره در قرارداد حتما کپی گرفته شود و زیر کپی امضای تحویل اخذ شود؟
  • چرا قرارداد را مشروط به انجام تحقیقات لازم و ضروری میکنیم و دهها چرای دیگر!!

نهم: کم کاری و کاهلی طرفین

پاره‌ای موارد درجلسات مذاکره و معامله دیده شده بدلیل اعتماد بیش از حدو یا بی توجهی به عواقب مندرجات و مفاد قرارداد، متعاملین قرارداد را درست مطالعه نمی‌کنند و بگذریم که اگر خیلی هم با دقت مطالعه نمایند از بسیاری از مفاد قانونی، حقوقی واداری سر در نمی‌آورند. بهرحال همان حداقلی‌ها را مراعات نمی‌کنند. مواردی از تجربیات در ادامه ذکر شده است.

  • مثل رؤیت شده که بدلیل عدم حضور یکی از شرکاء در جلسه معامله، هرسه نسخه قرارداد دست یکی از مالکین داده شده تا امضای طرف غایب را اخذ و سپس هرسه نسخه را به آژانس تحویل نماید که بعدا کشف شده بجای شریک و مالک غایب کس دیگری قرارداد را امضاء کرده است.
  • مفاد اسناد با دقت و از سر حوصله مطالعه نمی‌شود
  • ابهاماتی همچون دلایل صدور سند جدید برای یک ملک قدیمی، دلایل انجام معامله با وکالت قدیمی مثلا ده سال پیش چگونه است؟
  • بی توجهی نسبت به اظهارات مالک که مساحت مندرج در سند نسبت به میزان تصرف متفاوت است مثلاً 50 متر مربع بیشتر از مساحت سند مالکین است؟
  • عدم دقت در مفاد وکالت نامه که قراربوده وکالت کاری تنظیم شود اما وکالت کامل وجامع و بلاعزل نظیم شده است!

مطلب پیشنهادی: صفر تا صد گواهی عدم حضور در دفترخانه

تعارض در ملک

دهم: بدلیل وجود تعارض و تزاحم درملک یا سند ملک

قبل از پرداختن به این مبحث، نخست باید معنای ثبتی دو واژه تَعارُض و تَزاحُم را بشکافم.

  1. نخست اینکه هدف نگارنده از واژه تزاحم، تزاحم در تصرف است. بدین معنی که هرگاه دومالک، به استناد مدرک یا سندی ، خود را مالک ملکی بدانند که به هنگام تطبیق محدوده دو مِلک بر خارج، در تمام و یا قسمتی از دو ملک تداخل داشته باشد، به این اتفاق مطابق قانون ثبت تزاحُم گفته می‌شود.
  2. منظور از تعارض هم، تعارض در تصرف می‌باشد. بدین گونه که دو مالک، ملک معینی را متعلق خود و درتصرف خود پندارند.

در این موارد توصیه اکید این است که قبل از هر اقدامی نخست مشکلات قانونی وثبتی دو ملک برطرف و سپس مبادرت به انجام مشارکت و یا سایر معاملات شود.

متأسفانه در پاره‌ای موارد مشاهده شده که با وجود سند دوقلو و یا پدیده تزاحم و یا تعارض در اسناد، سرمایه گذاران اقدام به معامله یا مشارکت می‌نمایند که در فرآیند امور ساخت و ساز یا اخذ عدم خلافو یا پایانکار این دسته مشکلات حادث می‌شود. تبعات آن هم عدم رضایت، اختلاف، طرح شکایتو یا درگیری مختلف می‌شود.

مطلب پیشنهادی: انواع سند ملکی

یازدهم: اختلافات ریشه دار بین شرکا و یا وراث

بزرگترین اشتباه در فرآیند مشارکت این است که با اشراف به وجود اختلافات قدیمی و ریشه دار بین وراث و یا شرکای قدیمی طمع کنیم و سهم یکی را با قیمت پایین بخریم و سپس به امید تحت فشار قراردادن طرف دیگر که سهمش را به ارزش کم بخریم و یا از ملک فراریش دهیم. ضمن اینکه چنین عملی نکوهیده هست درصورت آگاهی طرف مغبون و با کمک وکلا و مشاوران حقوقی حاذق چنین معاملاتی براحتی قابلیت ابطال یا فسخ را دارد.

توصیه می‌شود قبل از انجام هر نوع اقدام حقوقی و یا قانونی با تمامی وراث و شرکای درگیر مذاکره شود و یا اختلاف بین را حل و فصل نموده و سپس اقدام به تنظیم قرارداد و انجام معامله نمایند. در غیر این صورت بدون حضور همه مالکین، وراث و شرکاء هیچ قراردادی تنظیم نشود و تبعاً وجهی هم نباید پرداخت شود.

دوازدهم: اسناد مخدوش و مجعول ملک

استفاده از اسناد مخدوش مثل قراردادهای مخدوش، با امضای ناقض، جملات و شروط مبهم، قلم خوردگی زیاد و… عوامل مؤثر در ایجاد اختلاف در امر معاملات و قراردادها می‌باشد. بارها قراردادهای مشارکت درساخت را دیده و مطالعه کرده ام وقتی از معنا و مفهوم برخی از عبارات را از طرفین می‌پرسیم اطلاع ندارند ولی بر سر ماندن و حفظ آن عبارات بسیار تأکید دارند.

استفاده از وکالت‌های ناقض هم یکی دیگر از مشکلات معاملاتی می‌باشد. گاهی مفاد وکالت راجع به هرچیزی تعیین تکلیف کرده الا هدف و مقصود اصلی طرفین.

مثلا در وکالتی مالک در جلسه مشارکت ارایه می‌داد که از جانب همسرش گرفته بود به هیچ وجه راجع به حق اسقاط خیارات توسط وکیل اشاره نشده بود، درحالی که یکی از شروط بسیار متداول در امر تنظیم قراردادها علی الخصوص قرارداد مشارکت در ساخت اسقاط کافه (کلیه) خیارات (اختیارات فسخ) علی الخصوص خیارغبن(پشیمانی) می‌باشد.

ما را در سایت آقای عمران دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : سعید mrcivil بازدید : 42 تاريخ : پنجشنبه 2 شهريور 1402 ساعت: 14:22

نقشه پلاک ثبتی تهران

اگر می‌خواهید کار خرید و فروش ملک انجام دهید باید به نکاتی توجه نمایید که یکی از این نکات پلاک ثبتی و نقشه ثبتی است.

پلاکهای ثبتی را به نوعی می توان شناسنامه املاک دانست که اداره ثبت اسناد و املاک کشور آن را تعیین می کند‌.

با توجه به این موضوع باید به سوالاتی توجه کرد که پلاک ثبتی و پلاک تفکیکی چیست؟ پلاک ثبتی اصلی و فرعی چیست؟ و استعلام پلاک ثبتی اصلی و فرعی مناطق تهران و کرج را چگونه بگیریم ؟

پلاک ثبتی چیست و تعیین آن چه مراحلی دارد؟

پلاک ثبتی، در محدوده قوانین ثبتی آپارتمان و در کل ملک قرار می‌‌گیرد. سازمان ثبت اسناد و املاک کشور برای آن‌که بتواند املاک و اراضی را شناسایی کند، ابتدا محل وقوع (قرارگیری) آن‌ها را ارزیابی می‌کند. به همین دلیل، اراضی را تقسیم و طبقه‌بندی می‌کند. این تقسیم‌بندی از استان‌ها شروع می‌شود و طبق آن اراضی به واحدهای کوچکتر و قابل شناسایی تفکیک و تقسیم می‌شوند. هر کدام از این واحدها یک بخش نامیده می‌شود.

مطلب پیشنهادی: نحوه افراز و تفکیک اراضی

 
همین حالا تماس بگیر!
"خدمات حرفه ای پیمانکاری و حقوقی عمران"

برای مشاوره حقوقی و دریافت خدمات پیمانکاری و ساخت و ساز، با شماره زیر تماس حاصل کرده و یا شماره خود را جهت تماس برای ما ارسال نمایید.

 
02166576068

در مرحلۀ بعدی هر بخش ثبتی به قطعات کوچکتری تقسیم می‌شود که به هر کدام از این قطعات به اصطلاح قطعۀ اصلی می‌گویند. یک شماره یا کد شناسایی برای هر کدام از این قطعات اصلی در نظر گرفته می‌شود که به آن شمارۀ پلاک اصلی گفته می‌شود.

این قطعات اصلی هم به قطعات فرعی و کوچکتر تقسیم می‌شوند. از آن‌جا که قطعات اخیر مانند فرزندی در دل قطعۀ اصلی ایجاد می‌شوند، قطعۀ اصلی را قطعۀ مادر هم می‌نامند.

اما تقسیم‌بندی به همین‌جا ختم نمی‌شود. در سال‌های بعد طی عملیات شهرسازی و ساختمان‌سازی هر کدام از قطعات فرعی دوباره به قطعات کوچکتر تقسیم می‌شوند.  حال برای شناسایی قطعات فرعی و کوچکتر از یکدیگر و همچنین تقسیمات بیشتری که در قطعۀ مادر ایجاد می‌شود، چه راه‌حلی وجود دارد؟

سازمان ثبت اسناد و املاک کشور و قوانین ثبت آپارتمان و ملک، برای این موضوع راه‌حل مناسبی در نظر گرفته‌‌اند: برای هر قطعه‌ای که درون قطعات اصلی و یا همان مادر متولد می‌شوند، یک شمارۀ اصلی در نظر می‌گیرد و یک شمارۀ فرعی.  ترکیب این دو شماره تحت عنوان شمارۀ پلاک ثبتی هر قطعه شناخته می‌شود.

منظور از پلاک ثبتی اصلی و فرعی چیست؟

پلاک ثبتی، در محدوده قوانین ثبتی آپارتمان و در کل ملک قرار می‌گیرد. تعیین شماره پلاک اصلی ملک کار سختی نیست چون پلاک اصلی محدوده بزرگی را شامل می شود که تمام ملکها در آن محدوده یک پلاک اصلی واحد دارند. یعنی اگر شما شماره پلاک اصلی همسایه خود را بدانید، پلاک اصلی ملک شما نیز همان شماره است.اما برای پلاک فرعی قاعده خاصی وجود ندارد به راحتی نمی‌توان آن را تشخیص داد. پلاک ثبتی، در محدوده قوانین ثبتی آپارتمان و در کل ملک قرار می‌گیرد.

سازمان املاک و اسناد برای اینکه بتواند اراضی را شناسایی کند ابتدا محل وقوع و قرارگیری آن را ارزیابی می کند این تقسیم بندی از استان‌ها شروع می شود و طبق آن به واحدهای کوچکتر و قابل شناسایی تفکیک و تقسیم می‌شوند و هر کدام از این واحدها یک بخش نامیده می شوند. در مرحلۀ بعدی، هر بخش ثبتی به قطعات کوچکتری تقسیم می‌شود. به هر کدام از این قطعات به اصطلاح قطعۀ اصلی می‌گویند. یک کد و یا یک شماره شناسایی برای آن قطعات در نظر گرفنه می شود که به آن پلاک ثبتی می ‌گویند. این قطعات اصلی هم به قطعات فرعی و کوچک تر تقسیم می‌شوند. از آن‌جا که قطعات اخیر مانند فرزندی در دل قطعه اصلی ایجاد می‌شوند، قطعه اصلی را قطعه مادر هم می‌نامند. شماره پلاک اصلی برای قطعه مادر ثبت می گردد و پس از آن هر قطعه دیگری هم شماره ثبتی خود را دارد که فرعی نامیده می‌شوند.

نقشه هوایی پلاک ثبتی املاک تهران

برای اخذ سند تک برگ و دیگر امور ثبتی ، اداره  ثبت از مالک نقشه یو تی ام را برای  به  دست آوردن مشخصات ثبتی ملک درخواست میکند و کارشناس رسمی  نقشه  برداری  دادگستری با شناسایی عوارض و مشخص کردن گوشه های ملک توسط  مالک  برداشت  عوارض  را  انجام میدهد و نقشه را ترسیم و تهیه میکند. سپس این نقشه را در نقشه ۱٫۲۰۰۰ جانمایی کرده و موقعیت دقیق ملک را به دست می آورد و یا برای جانمایی پلاک ثبتی که روش کار عملیات قبلا ذکر شده است از نقشه هوایی پلاک ثبتی استفاده می شود.

این نقشه هوایی یک منبع اصلی برای انمجام کار جانمایی پلاک ثبتی ملک است که با توجه به این نقشه کار تعیین موقعیت و مرز های ملک مشخص میشود و این کار توسط کارشناسان رسمی دادگستری نقشه برداری یا امور ثبتی انجام میشود و باید با توجه به پلاک ثبتی درج شده در سندهای مالکیت استعلام نقشه ثبتی گرفته شود تا با توجه به این نقشه و تبدیل آن به سیستم مختصات یو تی ام موقعیت ملک مشخص شود و با بررسی مرز های ملک نقشه یو تی ام از ملک تهیه و این نقشه یو تی ام تعیین کننده موقعیت ملک بر روی کره زمین است.

پلاک تفکیکی چیست و چه تفاوتی با پلاک ثبتی دارد؟

بهتر است ابتدا با نقشه تفکیکی و نحوه تهیه آن آشنا شوید. در صورت جلسه ای که برای هر قطعه زمینی که به چند قطعه کوچکتر تقسیم می شود شماره اختصاص داده می شود که به آن شماره قطعه یا شماره تفکیکی می گویند این شماره از عدد ۱ شروع می شود.

در صورتی که پلاک ثبتی این‌طور نیست و از دو جزء فرعی و اصلی تشکیل شده است.

همانطور که گفته شد ممکن است قطعه تقسیم نشده باشد و فقط یک قطعه اصلی باشد و شماره فرعی نداشته باشد.

طبق قواعد جدید سازمان ثبت اسناد و املاک کشور هر قطعه ای  جدا شود پلاک فرعی گذشته هست و به عنوان پلاک فرعی جدید تعلق میگیرد‌.

نحوه استعلام پلاک ثبتی ملک و وضعیت ثبتی ملک

استعلام اینترنتی پلاک ثبتی ملک ثبت ملک

یکی از روشهای استعلام پلاک ثبتی ملک اینکه وارد سامانه سازمان ثبت اسناد و املاک کشور شوید.

سپس با وارد کردن کد یکتای ۱۸ رقمی (که با استفاده از ثبت اطلاعات ملک بر روی سامانه ثبت املاک و اسناد کشوراین کد  ۱۸ رقمی در اختیار قرار میگیرد که همان طور از نام آن مشخص است به صورت یکتا می باشد.) اطلاعات زیادی از مشکل در اختیار شما قرار میگیرد.

استعلام پلاک ثبتی ملک

در این مواقع از روشی که به اصطلاح به آن  جانمایی معکوس ملک گفته می شود استفاده می شود.

در مرحله اول باید نقشه یو تی ام ملک با استفاده از جی پی اس رو بر برداشت و ترسیم شود سپس با استفاده از نقشه های ثبتی محل دقیق ملک مشخص شود.

در مرحله آخر با مراجعه به دفتر های اسناد رسمی وضعیت ثبتی ملک استعلام گرفته می شود.

تمام مراحل گفته شده از وظایف کارشناسان رسمی دادگستری رشته امور ثبتی نقشه برداری می باشد و هیچ یک از رشته های دیگه صلاحیت این امور را ندارد.

انواع شماره پلاک ثبتی در اسناد مالکیت ملک

  •  یک شماره اصلی یا مادر و بدون شماره فرعی مانند: 22
  • یک شماره اصلی یا مادر و یک شماره یا پلاک فرعی مانند:22/1950
  • یک شماره اصلی و چند پلاک فرعی مانند22/1950-1952

چند پلاک اصلی و چند پلاک فرعی

توجه داشته باشید که اطلاعات گفته شده از جمله پلاک اصلی و فرعی مساحت و حدود اربعه که همان موقعیت شمال جنوب شرق و غرب ملک است در صفحه سوم سند گفته شده است.

اما با این حال در بعضی از اسناد حدود اربعه و مساحت در آنها ذکر نشده است که در این حالت ملک با استفاده از نقشه های ثبتی توسط کارشناسان رسمی دادگستری رشته امور ثبتی جانمایی می شود.

نقشه ثبتی یا کروکی ثبتی چیست؟

در زمان های قدیم نقشه دقیقی از املاک یک منطقه وجود نداشت. اما برای عدم تداخلات و مشخص بودن مکان ملک در هنگام پلاک گذاری املاک اقدام به ترسیم کروکی غیر دقیقی از املاک میکردند. در این کروکی ها که معمولا شماره پلاک ثبتی در آن قید می شد ترتیب منظمی نداشت. زیرا برای املاک یک منطقه به ترتیبت سند دریافت نمیشد به همین خاطر در نقشه های ثبتی نظم چندانی وجود ندارد. همچنین در نقشه ثبتی بعضی مواقع ابعاد املاک نیز قید میشد.

خلاصه مطلب

  • برای تشخیص محل وقوع اراضی مختلف در سطح کشور، آن‌ها را طبق استانداردهای خاصی به بخش‌های کوچکتر تقسیم می‌کنند. به هر کدام از این بخش‌ها که قطعۀ مادر یا اصلی نامیده می‌شوند، یک شمارۀ پلاک ثبتی اختصاص می‌دهند.
  • شمارۀ پلاک ثبتی ملک مانند کد ملی برای ملک است و اطلاعات ملک با توجه به این شماره در دسترس خواهد بود.
  • اگر قطعۀ مادر به بخش‌های کوچکتری تقسیم شود، هر کدام از بخش‌های کوچکتر صاحب یک شمارۀ پلاک فرعی می‌شوند. شمارۀ پلاک ثبتی کامل شامل شمارۀ ثبتی اصلی و فرعی یک قطعه زمین است که با ممیز از هم جدا می‌شوند.
  • شمارۀ تفکیکی یا شمارۀ قطعه زمانی ایجاد می‌شود که هر زمین به چند قطعۀ مجزا تفکیک شود که هر قطعه قابلیت مالکیت مجزا داشته باشد. شمارۀ قطعه از عدد ۱ شروع شده و به تعداد قطعات بالا می‌رود.
  • برای استعلام الکترونیکی شمارۀ پلاک ثبتی ملک، می‌توانید به وب‌سایت http://ssaa.ir مراجعه کنید.
آقای عمران...
ما را در سایت آقای عمران دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : سعید mrcivil بازدید : 39 تاريخ : چهارشنبه 1 شهريور 1402 ساعت: 16:59

اصلاحی ملک یا عقب نشینی (ساختمان)

عقب نشینی ملک یا همان اصلاحی ملک چیست و شامل چه ضوابطی می شود؟

در ضوابط و مقررات تعیین شده در طرح تفصیلی شهرها حداقل عرض گذرهای معابر مشخص شده است. بر اساس این ضوابط ملک هایی که وارد گذر شده اند با عقب نشینی ملک یا همان اصلاحی ملک رو به رو خواهند شد.

در این شرایط برای مالکان مسائل و مشکلاتی پیش خواهد آمد. ضمن اینکه برخی افراد اقدام به خرید یک ملک می‌کنند و پس از مدتی متوجه می‌شوند که آن منطقه درمحدودۀ طرح‌های نوسازی شهرداری قرار دارد و به این ترتیب متحمل زیان‌های بسیاری می‌شوند.

  • انواع عقب نشینی از دید محور عبوری و قانونی به چه صورت است؟
  • قانون در این شرایط چه حق و حقوقی برای مالک در نظر گرفته است؟
  • آیا مالک می‌تواند از قرار دادن ملک خود در اختیار شهرداری سر باز زند؟
  • چگونه باید از قرار گرفتن ملکی در محدودۀ طرح‌های شهرداری اطلاع پیدا کرد؟
 
همین حالا تماس بگیر!
"خدمات حرفه ای پیمانکاری و حقوقی عمران"

برای مشاوره حقوقی و دریافت خدمات پیمانکاری و ساخت و ساز، با شماره زیر تماس حاصل کرده و یا شماره خود را جهت تماس برای ما ارسال نمایید.

 
02166576068

اصلاحی ملک یا عقب نشینی (ساختمان) چیست؟

بر اساس طرح تفصیلی شهرها جهت گسترش عرض ­گذرها و افزایش کیفیت جریان ترافیک برای املاک عقب نشینی در نظر گرفته شده است. در گذرهایی که از نظر شهرداری اولویت بالایی ندارند اصلاحی یا عقب نشینی صرفا هنگام ساخت و ساز ساختمان جدید اجبارا اعمال می­‌شود.

متراژی که ملک باید از گذر محل عبور (کوچه و خیابان) فاصله بگیرد اصلاحی نامیده می شود. هدف از اجرای اصلاحی ملک یا عقب نشینی بزرگتر شدن عرض گذرها است.

اصلاحی ملک و عقب نشینی

تاثیر اصلاحی (عقب ­نشینی) بر بنای قابل احداث

در صورتیکه مساحت ملاک تراکم ملک بر اساس متراژ سند باشد نکات زیر قابل توجه است:

    • رعایت اصلاحی یا عقب‌نشینی از گذر عموما تاثیری در تراکم مجاز شما ندارد مگر در املاکی که اصلاحی بسیار زیاد باشد یا املاکی که گذر در ضلع شرقی یا غربی آن باشد.
    • رعایت اصلاحی یا عقب نشینی از گذر عموما تاثیری در طبقات مجاز شما ندارد.
    • رعایت اصلاحی یا عقب نشینی از گذر عموما تاثیری در پیشروی مجاز شما ندارد مگر در املاکی که اصلاحی زیاد باشد.
    • در فروش یا مشارکت در ساخت املاکی که اصلاحی یا عقب نشینی دارند، تاثیرات اصلاحی باید بطور دقیق بررسی شود. پیشنهاد میکنیم حتما از شهرداری محل استعلام بگیرید.

مطلب پیشنهادی: قرارداد مشارکت در ساخت

عقب نشینی ملک در گذر عبوری

مثال:
ملکی با مساحت ۴۹۰ مترمربع (ملاک عمل متراژ سند است)، تراکم ۳۰۰% ، ۵ طبقه مسکونی و پیشروی ۶۰% بعلاوه ۲متر وجود دارد. این ملک باید از گذر ۲ متر عقب نشینی کند و طبق شکل زیر این ۲ متر از تراکم، تعداد طبقات مسکونی و پیشروی ملک کسر نشده و تنها از مساحت حیاط ملک کم می‌­شود.
انواع اصلاحی (عقب نشینی ملک)
عموما شرایط اصلاحی در ملک­های شرقی و غربی مشابه است و از تراکم مجاز شما کسر می‌­شود.

توصیه مهم: به شما توصیه می‌شود قبل از اقدام برای اخذ دستور نقشه، خرید ملک و مشارکت در ساخت از شخص یا گروهی که اطلاعات کافی درباره ضوابط بروز شهرداری دارد، مشورت بگیرید.

انواع عقب نشینی ، از دید محور

عقب نشینی ملک عموما به سه صورت زیر انجام می‌پذیرد:

تعریض از محور میانی: رعایت عرض گذر مصوب توسط پلاک‌های طرفین معبر به میزان مساوی از محور گذر الزامی است. به عبارت دیگر برای تعریض مسیر در این حالت متراژ نهایی تعریض اگر 4 متر متر باشد، 2 متر ملک بالایی گذر و 2 متر ملک پایینی گذر عقب نشینی خواهد داشت. برای اینگونه از عقب نشینی­‌ها، املاک به میزان مساوی از گذر عقب می­‌نشینند، ملاک وسط گذر تعیین شده توسط طرح تفصیلی شهر تهران است.

رعایت عرض گذر بر اساس طرح‌های هندسی مصوب: در اینگونه از عقب نشینی­‌ها، املاک نسبت به فرم هندسی گذر عقب می‌­نشینند.

عقب­ نشینی ملک از یک­طرف: برای این نوع عقب­ نشینی‌­ها، رعایت اصلاحی برای یک­طرف گذر در نظر گرفته می‌­شود. در مثال بالا چنانچه اعلام شود که 4 متر عقب نشینی تنها از سمت پایین گذر بایستی اتفاق بی افتد، ملکی که در بالای گذر قرار دارد دچار اصلاحی نخواهد شد.

انواع عقب نشینی ، از دید قانون

الف) اشتباهات ثبتی

بر اساس فهرست اشتباهات ثبتی مصوب ۱۳۵۳ هرگاه‌ در ذکر جهات‌‌ ملک‌ اشتباه‌ شده‌ و با همان‌ اشتباه‌ ملک‌ در دفتر املاک‌ ثبت‌ شده‌ باشد، پس‌ از احراز اشتباه‌ به‌ شرط‌ اینکه‌ اختلافی‌ با مجاورین‌ و همچنین‌ اختلافی‌ در حد فاصل‌ نباشد، اصلاح‌ آن‌ بلامانع‌ است‌.

به علاوه، در مورد کسر مساحت‌ و طول‌ اضلاع‌ تحت این شرایط اصلاح‌ ثبت‌ ملک‌ و سند مالکیت‌ بلامانع‌ است.

  1. مالک‌ کتباً تقاضای‌ اصلاح‌ سند مالکیت‌ خود را بنماید
  2. مالک با کسر مساحت‌ و طول‌ اضلاع‌ موافق‌ باشد
  3. ملک مورد ثبت‌ در وثیقه‌ و بازداشت‌ نباشد

همچنین، طبق ماده 20 قانون ثبت، مجاوری که نسبت به حدود ملک، حقی برای خود قائل است می‌تواند اعتراض نماید. که در این مورد در پی درخواست شرکت، صدور سند تک برگی و تهیه نقشه کاداستر (نقشه ثبتی با استفاده از نقشه هوایی که ملاک عمل دادگاه‌ها و اداره ثبت است) ممنوعیتی جهت اصلاح ثبت ملک و سند مالکیت وجود نداشته است.

بنابراین اقدامات شهرداری مبنی بر درخت‌کاری مغایر با قاعده تسلیط و حق مالکیت شرکت بوده است.

مطلب پیشنهادی: راه حل تعیین اصالت سند ملکی

ب) مالکیت ملک

قانون ثبت، ملک ثبت شده را از آن کسی می‌داند که در اسناد ثبتی، ملک به نام اوست.

پس اسقاط چنین مالکیتی به صرف اعراض از بین نمی‌رود و مال از حیطه سلطنت مالک به صرف اعراض خارج نمی‌شود، مگر این که به بایر شدن ملک منجر گردد و دولت آن را بر مبنای نیازهای عمومی تصاحب کند.

با توجه به این که عقب‌نشینی املاک معمولاً با اختیار و رضایت مالک صورت نمی‌گیرد، بلکه با نیرویی خارجی، مال از تسلط شخص خارج شده، به لحاظ فقدان قصد اباحه دیگر شامل قاعده اعراض نیست.

در پی اقدام شهرداری شایان ذکر است که مطابق ماده 101 قانون شهرداری‌ها، قانونگذار معابر و شریان های عمومی که در اثر تفکیک اراضی احداث می‌شود را متعلق به شهرداری دانسته و شهرداری در قبال آن به هیچ عنوان وجهی به صاحب آن پرداخت نمی‌کند.

مفهوم مخالف آن این است که اگر احداث معبر و شارع در اثر اجرای طرح باشد می‌بایست غرامت آن به مالک پرداخت شود.

در واقع، عقب‌نشینی املاک که در نتیجه اجرای طرح تعویض به مالکان این گونه املاک تحمیل می‌شود به منزله اجرای حکم ماده ۱۰۱ قانون شهرداری محسوب نشده و در چنین مواردی، ماده ۴۵ اصلاحی آیین‌نامه قانون ثبت املاک نیز، دلالتی بر سلب مالکیت رایگان ندارد.

مطلب پیشنهادی: وکیل ملکی

ج) تصرف ملک از سوی شهرداری

در ماده ۹۶ قانون شهرداری مقرر شده هرگاه برای تأمین احتیاجات شرعی و رفع نیازمندی‌های عمومی باید تمام یا قسمتی از اراضی و املاک در محدوده شهر به تصرف شهرداری درآید، از قانون توسعه معابر مصوب ۱۳۲۰ باید استفاده شود.

در ماده ۱ قانون مذکور، مقرر شده هرگاه شهرداری‌ها توسعه، اصلاح یا احداث برزن، خیابان، میدان، گذر، کوی، انهار یا قنوات را برای تسهیل آمد و شد یا زیبایی شهر لازم بدانند، طبق مقررات این قانون رفتار خواهد شد.

در ماده ۴ این قانون تصریح شده که شهرداری می‌تواند هر مقدار ملکی را که لازم بداند به بهای عادله خریداری نماید.

به علاوه، بر اساس رأي وحدت رويه 186 مورخ 25/12/1371 هيأت عمومي ديوان عدالت اداري استفاده از املاك اشخاص به منظور تأمين نيازمندي‌هاي و تأسيسات عمومي شهري به حكم قوانين موضوعه بايد از طريق خريد و تملك آنها صورت گيرد.

ابعاد گذر برای عقب نشینی ملک

قانون احداث بنا در املاک دارای اصلاحی

احداث ساختمان در املاکی که با طرح­های تعریضی برخوردارند با رعایت ۶۰٪ طول و مساحت سند قبل از اصلاحی در باقیمانده زمین و درحد تراکم مجاز بلامانع می ­باشد.

پیش­ آمدگی بیش از۶۰٪ طول تحت زاویه ۴۵ درجه، با رعایت طول۶۰٪ مساحت سند (قبل از اصلاحی) به شرط واگذاری مقدار جزء گذر به شهرداری بلامانع است. (۹۳۰/۴۱۰-۲۷/۱/۶۴)

مطلب پیشنهادی:  ضوابط ساخت و ساز در تهران

چگونگی اطلاع یافتن از لزوم عقب‌نشینی ساختمان

قبل از اینکه طرح‌های شهرداری به مرحلۀ اجرا برسند، به مالکان اطلاع داده خواهد شد. اطلاعات مربوط به طرح‌های نوسازی، در نشریات عمومی اعلام می‌شود.

به علاوه شهرداری برای تمامی مالکانی که همه یا بخشی از ملک آن‌ها در محدودۀ طرح قرار گرفته است، نامه‌هایی ارسال می‌کند. از طریق این نامه‌ها افراد از جزئیات طرح، زمان شرکت در جلسات تعیین قیمت و زمان تخلیه آگاه می‌شوند.

در برخی موارد مأموران شهرداری، شخصاً به محل مراجعه می‌کنند و با مالکان صحبت می‌کنند.

متأسفانه گاهی اوقات مالکی که از طرق مختلف نسبت به قرار گرفتن ملک در طرح‌های شهرداری اطلاع یافته است، اقدام به فروش آن می‌کند. برای افراد بسیاری اتفاق می‌افتد که ملکی را خریداری می‌کنند و در زمان سکونت یا اقدام به بازسازی ساختمان، با نامه‌ها و اخطارهای شهرداری برای تخلیه مواجه می‌شوند.

لازم است قبل از خرید هر ملک به شهرداری منطقه مراجعه و اطلاعات لازم را کسب کنید. با مراجعه به شهرداری می‌توانید تمامی اطلاعات مربوط به ملک را به دست آورید.

داشتن اطلاعاتی مانند کاربری پلاک (مسکونی یا تجاری-اداری)، عقب‌نشینی، متراژ دقیق و اضافه متراژ، تخلفات صورت‌گرفته و وضعیت ملک در طرح‌های حال و آیندۀ شهرداری، در هنگام خرید بسیار مهم است.

جبران خسارت در نتیجه عقب نشینی ملک

اولین نکته‌ای که باید به آن توجه داشت این است که قانون به شهرداری اجازه می‌دهد طرح‌های نوسازی و بهینه‌سازی معابر را، هر گونه که صلاح می‌داند، اجرا کند.

این قاعده به این معنا است که شما به ناچار باید با شهرداری همکاری کنید و آن مقدار از ملک را که لازم است، در اختیار طرح‌های عمرانی قرار دهید. ما را در سایت آقای عمران دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : سعید mrcivil بازدید : 40 تاريخ : سه شنبه 31 مرداد 1402 ساعت: 14:55

آرشیو مطالب

خبرنامه